جمعه، خرداد ۲۷، ۱۳۹۰

انتظار داريم با پيمودن ره صد ساله به کجا برسيم؟

انتظار داريم با پيمودن ره صد ساله به کجا برسيم؟
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/673-sadsaaleh.htm

سالها ست ديگر برای همه ما روشن شده است که تنها جمهوری اسلامی نيست که راه های گذشته را دوباره طی می کند و انتظار دارد به نتيجه تازه ای برسد. بلکه اپوزيسيون ايران نيز به همينگونه است. راه های صدساله را دوباره تبليغ می کنيم و در صدد اتحادهای تازه بر ميآييم و دوباره متعجب ميشويم که چرا حتی به نتيجه ای که در گذشته رسيده بوديم هم نرسيده حتی به پايين تر از آن تنزل کرده ايم.

ديگر پس از سقوط اتحاد شوروی نياز چندانی نيست که از طريق تئوريک توضيح داد که جامعه صنعتی 300 سال گذشته -- چه به شکل سرمايه داری آن و چه بشکل سوسياليستی آن -- پايان يافته است. در مقابل اين بحران جامعه صنعتی نيز نيروهايی نظير القاعده خواستار آنند که به دنيای ماقبل صنعتی بازگردند و آن برنامه را آلترناتيو بحران جوامع صنعتی می دانند. از سوی ديگر نيز نيروهای تازه ای در همه دنيا جوانه های تحول نوينی را ديده و برعکس گروه اول -- بجای وحشت از تحول تازه در جهان -- به دنبال طرح های نوينی برای ساختن جامعه آينده هستند.

نقطه انفصالی يکی از بهترين توضيحات در مورد تحولی است که جهان در پيش روی دارد. (1)

در چنين شرايطی متأسفانه هم در پوزيسيون و هم در اپوزيسيون ايران اساساً نيروهای رهبری سياسی به دنبال تکرار راه هايی هستند که در صد سال گذشته بارها آزمايش خود را داده اند. انتظار آنکه نتيجه ديگری از آن راه ها بدست آيد انتظاری عبث است که جز به نوميدی نخواهد انجاميد. بايد از خود بپرسيم که اگر همان راه قديمی را بسوی علی آباد قم طی کنيم چرا بايد انتظار داشته باشيم که به ده ديگری غير از همان علی آباد برسيم؟

ضمناً بگويم اساساً شمار کسانيکه در پی يافتن راه تازه در ميان جوانان ايران چه در داخل و چه در خارج از کشورند، بسيار زياد است و بحث های آنها در تالارهای بحث اينترنتی نظير فوروم سايت ايران گلوبال -- بخش "اظهار نظر" -- ديده می شوند. (2)

در بخش اظهار نظر ايران گلوبال نوشته های فردی را بتازگی ديدم که با نام مستعار "هرمس" مينويسد. اينجانب نه اين نويسنده را ميشناسم و نه با او تماسی دارم. اما بنظرم کارهای تئوريک وی سمبل آنگونه راه يابی برای آينده است که به معنی تکرار راه های صدساله نيست و ميتوان از اين نوع کارهای نظری انتظار داشت که قادر شود جنبش جوانان ايران را به پلاتفرمهای تازه ای برای آينده سياسی کشور، رهنمون شود. (3)

البته همواره دو گونه کار نظری وجود دارد يکی نظير کاری است که در دانشگاه ها در دانشکده های علوم نظير دانشکده فيزيک انجام می شود و هدف آن درک و کشف آنچيزی است که در جهان وجود دارد. نوع ديگر کار نظری نيز فعاليتی است که دانشکده های مهندسی در دانشگاه ها می کنند که هدفشان ساختن چيزهايی است که بشر به آنها نياز دارد و لزوماً در واقعيت موجود به همان شکل يافت نميشوند. جنبش سياسی در گذشته و حال همواره به هر دو نوع کار نظری نياز داشته است.

به هر حال با بسته بندی تازه از طرح ها و برنامه های کهنه که بارها و بارها در صد سال گذشته آزمايش شده اند نميشود به نتيجه چندان بهتری نسبت به آنچه سالهاست ديده ايم، نائل شد.

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بيست و هشتم خرداد ماه 1390
June 18 , 2011

پانويس ها:

1. http://www.youtube.com/watch?v=CW81mhrFbBo
2. http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=7
3. http://www.ghandchi.com/348-HezbeAyandehnegar.htm