دوشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۹۰

در شهريور 20 استقلال با آزادی معاوضه شد

در شهريور 20 استقلال با آزادی معاوضه شد
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/676-shahrivare20.htm

در جنبش دموکراسی خواهی ايران از روزهايی نظير اعلام مشروطيت، به توپ بستن مجلس، به قدرت رسيدن رضا شاه، کودتای 28 مرداد، 15 خرداد، و انقلاب 57 بسيار گفته می شود اما کمتر در مورد شهريور 20 حرفی زده می شود. در آن روز نه تنها نيروهای خارجی، دولت رضا شاه را به زير کشيدند و ايران را به اشغال خود درآوردند بلکه در همان حال با هيچگونه مقاومت جدی از سوی آزاديخواهان ايران نيز روبرو نشدند.

گويی از نگاه آزاديخواهان ايران به قيمت از دست دادن استقلال کشور به هرحال آزادی بدست آمده بود و نيروهايی که تا يکروز پيش از آن در زندان بودند يا که در عرصه سياسی کشور به خفقان دچار بودند، توانستند ناگهان احزاب خود را علناً بدون هيچ فشار دولت برپا کنند. درست است که شخصيتی نظير مصدق در مورد شهريور 20 گفته بود که ملت يک عمر به ارتش مواجب ميدهد تا در يک چنين روزی در مقابل تجاوز بايستد اما حتی نيروهای ملی يک تظاهرات اعتراضی جدی هم در اين برهه زمانی در برابر اشغال کشور برپا نکردند تا چه رسد به آنکه بخواهند مقاومت مسلحانه در برابر متجاوزين انجام دهند.

در واقع صف بندی های جهانی در آغاز جنگ جهانی دوم از يکسو نيروهای متفقين بودند و از سوی ديگر نيروهای محور به رهبری آلمان. رضا شاه نيز بيش از دو سال بود که با آلمان سمت گيری کرده بود و از بريتانيا دوری می گزيد. متفقين در ابتدا حتی در نظر داشتند قاجاريه را به ايران بازگردانند اما کانديد مناسبی در ميان شاهزادگان قاجار نيافتند و بالاخره در مذاکراتشان با فروغی به سلطنت محمدرضا شاه قانع شدند.

نيروهای ملی نظير مصدق نيز اصلاً در هيچيک از اين مذاکرات شرکت داده نشدند. حتی چپی های ايران به رغم آنکه شوروی يکی از نيروهای عمده در ائتلاف متفقين در سطح جهانی بود، به اين بحث ها دعوت نشدند. اين نشان می دهد که نيروهای بين المللی اساساً برای نيروهای اپوزيسيون ملی در آنزمان برای تعيين سرنوشت ايران، اهميتی قائل نبودند. در همين حال اپوزيسيون نيز با سکوت خود در مورد تجاوز متفقين به کشور، در آن برهه زمانی، به عبارتی از معاوضه استقلال کشور با کسب آزادی فعاليت سياسی برای خود، استقبال کرد.

آيا امروز کشور ايران در چنين حالتی قرار دارد؟

آيا زمزمه های حمله اسراييل به ايران و اينکه نيروهای بين المللی بعداً برای ميانجيگری وارد کشور شوند، امکانپذير نيست؟ آيا چنان رويدادی صفحه ديگری از آينده ايران را رقم نخواهد زد؟

آيا اصلاً نيروهای جنبش دموکراسی خواهی ايران اين بار نيز نظير شهريور 20 در چنين تحولی بی نقش خواهند ماند و بحشی از رژيم حاکمه کنونی و نيروهای بازمانده از رژيم سابق بعنوان دو آلترناتيو در برابر وضع موجود برای آنها مدنظر نخواهند بود، همانگونه که در شهريور 20 شاهزاده حميد قاجار از رژيم سابق و محمد رضا پهلوی از رژيم ساقط شده در آن برهه زمانی، دو آلترناتيو مورد نظر را برای نيروهای اشغالگر تشکيل می دادند.

آيا درباره صف بندی های جهانی، هم اپوزيسيون و هم خود جمهوری اسلامی اشتباه نميکنند؟ آيا دو قطب اصلی کشاکش سياسی در دهسال اخير در جهان يک طرفش جريان تروريسم اسلامگرا و سوی ديگرش دنيای مدرن نبوده است؟ آيا امکان ندارد دنيای مدرن حاضر باشد برای تغيير مؤثر در کشورهايی نظير ايران که جنگ با تروريسم اسلامگرا را سخت تر کرده اند، با يکديگر همکاری مؤثر کنند. به ياد داشته باشيم که در شهريور 20 رضا شاه حتی اتحاد خود را با محور اعلام نکرده بود و کماکان رابطه اش با بريتانيا را حفظ کرده بود.

امروز 70 سال پس از شهريور 20 اينها سؤالاتی است که ميتواند ما را از خطری بالقوه آگاه کند و اينکه شايد بتوانيم در مورد چنان رويدادی کاری بکنيم و دوباره مجبور نشويم سالها بعد وقتی ميهن پرستی را متجاوزين سيلی زدند، سرود "ای ايران" بسراييم.


به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بيست و هشتم تير ماه 1390
July 19 , 2011

سه‌شنبه، تیر ۲۱، ۱۳۹۰

طبرزدی در خطر مرگ است؛ او اکنون به حمايت ما احتياج داد

طبرزدی در خطر مرگ است؛ او اکنون به حمايت ما احتياج داد
http://www.ghandchi.com/675-TabarzadiLife.htm


ايميل فورورد شده

متن انگلیسی زير درباره وضعیت ناگوار حشمت الله طبرزدی، روزنامه نگار و فعال سیاسی دربند که تنها به دلیل محکومیت جنایت حاکمیت در به خاک و خون کشیدن مردم بی گناه در روز عاشورا به 9 سال حبس محکوم شده. کسی که هرگز حاضر نشد از حاکمان عذر خواهد تا رهایش کنند. امروز جانش در خطر است. قلبش بیمار شده. بر ماست که حامیش باشیم و نگذاریم ناامیدی و رنج بر او غلبه کند. با فرستادن این متن به سازمان ها و نهادهای بین المللی و نیز دستگاه قضایی می توانیم هر چند ناچیز، یاریش کنیم.

از جمله آدرس های ايميلی زير را ميتوانيد برای بيان نگرانی خود از وضعيت مهندس طبرزدی مورد استفاده قرار دهيد:

sg@un..org, npillay@ohchr.org, m@minbuza.nl, beatriz.lorenzo@maec.es, michael.spindelegger@bmeia.gv.at, bernard.kouchner@diplomatie.gouv.fr, guido.westerwelle@auswaertiges-amt.de, minister@dfa.ie, registrator@foreign.ministry.se, Cannon.L@parl.gc.ca, info@eda.admin.ch, haguew@parliament.uk, legalizar@itamaraty.gov.br, pm@pm.gc.ca, kab.bz@diplobel.fed.be, external@utn.stjr.is, gabinetto@cert.esteri.it, stewartkb@state.gov, wgad@ohchr.org, ali@warwick.ac.uk, avaei@Dadgostary-tehran.ir, registry@ohchr.org, catherine.ashton@ec.europa.eu, eastgulf@amnesty.org, info@leader.ir


متن به انگلیسی:

According to reports, Heshmatollah Tabarzadi, imprisoned reporter and chief secretary of the banned opposition party the Democratic
Heshmatollah Tabarzadi in Critical Physical Condition; He Needs Our Support Now!

According to reports, Heshmatollah Tabarzadi, imprisoned reporter and chief secretary of the banned opposition party the Democratic Front of Iran is in critical physical condition. He has developed heart disease from the exhausting interrogations he has endured and the long duration he has been locked up behind bars and in solitary confinement.

Tabarzadi was sentenced to nine years in prison for giving interviews to the media and for publicly condemning the murder of Iranian citizens on Ashura day (December 27, 2009 massive protests in Iran).

Despite the heavy physical and psychological pressures he has endured in prison, Tabarzadi has never given in to the demands of his interrogators. Throughout his work as a journalist and political activist, Tabarzadi has called out Supreme Leader Ali Khamenei as the one responsible for the crimes committed against Iranian protesters and those who criticize the Iranian regime.

Let us support and stand in solidarity with Heshmatollah Tabarzadi for his resistance and the years of pain and suffering he has had to endure. It is our duty as human rights activists and concerned citizens to demand his immediate and unconditional release. The Iranian authorities are directly responsible for Heshmatollah Tabarzadi’s life.

It is up to us to continue our support until the release of him and all political prisoners. Please spread this information among your trusted contacts and urge them to do the same.


مطالب مرتبط:

پرزيدنت اوباماِ عزيز لطفاً برای آزادی آقای طبرزدی سخن بگوييد
http://www.ghandchi.com/612-ObamaTabarzadi.htm

گفتگوی رسا با علی طبرزدی -- فرزند حشمت الله طبرزدی -- در مورد وضعیت پدر وی
http://www.youtube.com/watch?v=ZmWlvH4nMVM



سه‌شنبه، تیر ۱۴، ۱۳۹۰

اطلاعيه در مورد يک ويديو مستهجن

اطلاعيه در مورد يک ويديو مستهجن
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/674-obscene.htm

دوستان عزيز،

يک صفحه فيس بوکی را که در آن اکثراً مطالب علمی و هنری درج می کنم از اولين روزهای بوجود آمدن فيس بوک، منتشر کرده ام. از دوستانم هم خواهش کرده بودم اول به صفحه فيس بوک خودشان وارد شوند و بعد با وارد کردن آدرس اين صفحه در مرورگر خود، به اين صفحه دسترسی پيدا کنند؛ و نه از طريق فرند شدن (1).

دو هفته پيش برای راحتی دوستانم فرند شدن در اين صفحه را باز کردم. چند نفری از دوستانم نيز در اين صفحه فيس بوکی فرند شدند. اما بعد از تجربه ای که در زير توضيح می دهم اين صفحه دوباره مثل گذشته از طريق فرند شدن کار نخواهد کرد.

ماجرا اين است که يکی از افرادی که در اين صفحه فرند شده بود روز گذشته با هک کردن يک ويديو مستهجن را آنگونه که گويی از سوی اينجانب است قرار داد و کامنت های دروغين و رکيک هم در زير آن درج کرد و يکی از کامنت های اينگونه را نيز نوعی درج کرد که گويی از سوی اين حقير نگاشته شده است.

از آنجا که تعداد افرادی که در اين صفحه فرند بودند کم بود بسيار ساده بود بفهمم اين فرد کيست. با اطمينان ميتوانم بگويم که وی نه مأمور جمهوری است و نه يک اسپم کننده تصادفی. خير. وی سالهاست در يکی از ليستهای خبری که منتشر می کنم عضو است و خود را هم اپوزيسيون تلقی ميکند. وی نظير بسياری ديگر اين نوع کارهای ناصادقانه را برای بدنام کردن مخالفين سيستم سياسی مورد علاقه خود، انجام ميدهد. اين کارها نشان از تخصص کامپيوتری نيست بلکه نشان از نداشتن ارزش های انسانی است.

آيا اين موضوع جديدی است؟ خير سالها ست در اين مورد نوشته شده است و امروز اکثر ما افرادی که چينين کارهايی را برای اهداف سياسی خود ميکنند، می شناسيم. فکر ميکنند با مخالفين خود به اين طريق مبارزه ميکنند. از آنها می پرسم فردا که به قدرت برسيد بازهم برای مخالفين خود اينگونه اتهام خواهيد ساخت و بعد هم اعدامشان خواهيد کرد؟ اگر امروز در اپوزيسيون دست زدن به چنين کارهايی را جايز می شماريد و به دوستانتان هم از قدرت هک کردن خود و کارهايی که عليه سايتهاي مخالفين خود در اپوزيسيون می کنيد تعريف می کنيد و ادر بيرون همه را گردن جمهوری اسلامی مياندازيد، فردا وقتی قدرت دست شماست چه خواهيد کرد؟ نظير رژيمهايی که جنايت می کنند و آن را بر گردن مخالفين خود مياندازند، عمل نخواهيد کرد؟

آيا نيازی به بردن نام اين افراد و جريانات است؟ بارها در موارد مشابه مشخصات و نام آنها را منتشر کردم. اگر آنها را می شناسيد، وقتی با افتخار از اين آخرين شاهکارشان برايتان تعريف می کنند لطفاً به آنها بگوييد که دليل همه زحمت های ما اين است که ميخواهيم اقلاً مردم ما در آينده بتوانند تحت قدرت اينگونه افراد و نيروهای سياسی زندگی نکنند.

آخر چرا با صداقت و بحث آزاد افکار سياسی و حزبی خود از امروز در اپوزيسيون رقابت نکنيم، تا فردا هم در ايران آينده به همينگونه بتوانيم باشيم و هدف وسيله را برايمان توجيه نکند؟

حتی نميخواستم اين اطلاعيه را منتشر کنم چون از همه اين بچه بازی ها خسته شده ام اما يکی از دوستانم که يکی از دريافت کنندگان آن ويديو مستهجن بود گفت در اين مورد خبر رسانی کنم که باعث سوء تفاهم برای کسی نشود.

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
چهاردهم تير ماه 1390
July 5 , 2011

پانويس ها:

1. http://www.facebook.com/ayandehnegar