سه‌شنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۹۰

چرا سکولاريسم در ايران استبدادی شد

چرا سکولاريسم در ايران استبدادی شد
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/683-WhyDictatorship.htm

هميشه وقتی به دوران رضا شاه رجوع می شود گفته می شود که سکولاريسم گسترش يافت و استبداد جای دموکراسی مشروطه را گرفت. اما از خود نمی پرسيم چرا استبداد آمد؟ اغلب يا به شخصيت رضا شاه و نقش سردار سپه در فوج لياخوف و به توپ بستن مجلس در دوران محمد علی شاه مراجعه می شود و يا خطر پراکندگی و تجزيه ايران در پی مشروطيت که نياز به دولتی مقتدر را افزايش داد و يا اينکه بريتانيا در پی وقوع انقلاب اکتبر، بر عکس پيش از آن که دولتی ضعيف را در ايران می پسنديد، اين بار خواهان دولتی مقتدر بود که جلوی نفوذ شوروی در کشورهای همجوار آن کشور را سد کند. اما اگر نيک بنگريم پاسخ واقعی دليل استبداد را دقيقاً بايد در خود دموکراسی مشروطه و ايده آلهای سکولارها در آن انقلاب جستجو کرد. چرا؟

سکولارها نيروی اصلی در شکل دادن انقلاب مشروطه بودند، اما بعد از پيروزی هر روز که می گذشت می ديدند فرسنگها از آرزوهايشان که ديدن ايران بعنوان بريتانيا يا فرانسه بعدی بود، فاصله دارند. حتی مشاهده ميکردند که رسيدن به بسياری از ايده آلهای سکولارشان، در دوران استبداد پيش از مشروطه ميسرتر بود، تا در دوران دموکراسی مشروطه که برای هرچه می خواستند بايد ملت و نمايندگانش را قانع ميکردند.

درست است با اينهمه امثال دهخدا ها و مصدق ها به آرمان های دموکراتيک پای بند ماندند، اما برای اکثريت سکولارها آشکار بود که اين راه به اين زودی ها به جامعه مدرنی که در اروپا ديده يا درباره اش شنيده بودند، نخواهد رسيد. ممکن است گفته شود پس چرا در ايران بعد از انقلاب 57 نيز به استبداد رسيديم. پاسخم اين است که اين بار اتفاقاً برعکس، جامعه ای را که از نظر اجتماعی بسيار پيشرفت کرده بود، نيرويی می خواست به 1400 سال پيش عقب ببرد، و اين هدف هم به اين سادگی عملی نبود و باز به استبداد نياز داشت و با روال متعادل ممکن نبود، و چنين بود که به استبداد خمينی رسيديم.

جالب است در دوران مشروطيت وقتی روشنفکران ايران از آينده نگری و اروپا مينويسند، مردم ميخواهند بدانند آنجا چه خبر است، و اينگونه نوشته ها مورد استقبال قرار می گيرند، اما در سالهای بعد از انقلاب سفيد، فيلمی مانند جعفرخان از فرنگ آمده است مورد استقبال واقع می شود که در آن روشنفکران ايران، يک آينده نگر را مورد تمسخر قرار داده اند، چرا که می بينند رسيدن سريع به اين ايده آلها بقيمت فشار و فرسودگی مردم تمام شده است، و به اينگونه حتی از يک نيروی واپسگرا که خواستار بازگشت به گذشته است، حمايت می کنند.

در سالهای آخر رژيم شاه حتی ازدواج همجنسگرايان در ايران مطرح می شود و سريال ايتاليا ايتاليا در تلويزيون ايران در نوروز پيش از انقلاب که با مخالفت شديد جامعه مذهبی ايران روبرو شد، تأکيد بر حقوق همجنسگران داشت. البته نميخواهم مانند برخی تحليلگران غربی بگويم علت سقوط رژيم شاه اين بود که ميخواست سريع جلو برود؛ حرفی که شايد در مورد دوران رضا بشود گفت، اما در انقلاب 1357 مطمئناً فقدان دموکراسی همانگونه که در گذشته بحث شده، اصل مسأله بود (1).

با اينحال جدا از آنکه از تاريخ چگونه ارزيابی کنيم، لازم است اين درس را بياموزيم که رسيدن به ايده آلهای سکولار و آينده نگر از راه دموکراتيک نميتواند سريع بدست آيد و اگر دوباره روشنفکران ايران بخواهند سريع به چنان اهدافی برسند، دور باطلی را که بعد از مشروطيت با استبداد سکولار و بعد هم استبداد مذهبی انجام داديم، تکرار خواهيم کرد.

هنوز در ايران تحولی نشده است و می بينيم بسياری از سکولارهای ايران گويی دشمن خود را نيروهای اسلامی اصلاح طلب می بينند. اين ديدگاه بسيار خطرناک است. نسل کنونی سکولارهای ايران بسيار خوشبخت است که با يک نيروی متشکل اصلاح طلب اسلامی هم سنگر است، چرا که اين نيرو تکامل جامعه ايران را متعادل تر خواهد کرد و از اينکه دوباره مردم آنگونه زير فشار قرار گيرند که از سکولاريسم متنفر شوند، جلوگيری به عمل ميايد. چه دوست داشته باشيم و چه نه، مردم ايران و بقيه کشورهای اسلامی اگر بخواهند به شکل دموکراتيک به جامعه مدرن برسند نميتوانند اين راه را يک شبه طی کنند، وگرنه دوباره نتيجه کار به ضد خود بدل خواهد شد (2).


سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
چهارم بهمن ماه 1390
January 24, 2012

پانويس:

1. http://www.ghandchi.com/500-FuturistIran.htm

2. http://www.ghandchi.com/678-ReligiousReformers.htm

یکشنبه، دی ۲۵، ۱۳۹۰

دو راهکار نبوغ آميز آيت الله جنتی برای حل مسأله اينترنت

دو راهکار نبوغ آميز آيت الله جنتی برای حل مسأله اينترنت
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/682-JannatiInternet.htm

در مورد راه حل هايی نظير اينترنت ملی که برای معضل اينترنت در ايران توسط متخصصين جمهوری اسلامی ايران ارائه شده است بيش از پنج سال است که دوست و دشمن حرف زده اند (1).

اما کمتر کسی در مورد دو راهکار نبوغ آميز آيت الله جنتی حرفی ميزند.

آيت الله احمد جنتی اولين راهکار نبوغ آميز خود را برای حل مسأله اينترنت از همان اولين روزهای اينترنت در ايران مطرح کردند. حدود بيست و چند سال پيش که هنوز کسی از تطور وب چيزی نشنيده بود و مردم عادی نيز نه تنها در ايران بلکه در آمريکا به ندرت حتی از وجود اينترنت خبری داشتند، چند دانشمند فيزيک در ايران يکباره به اين فکر افتادند که اينترنت را به ايران گسترش دهند تا بتوانند بهتر با هم قطاران خود در عرصه علم و دانش تبادل نظر کنند. البته در مورد رواج استفاده از اينترنت در ميان ايرانيان بسيار بحث شده است (2).

در همان اولين روزها، چشم های تيزبين آيت الله جنتی اين مسأله را تشخيص دادند و ايشان اعلام کردند که بهترين کار، جلوگيری از ورود اينترنت به ايران است. شايد اگر به پيشنهاد ايشان عمل شده بود امروز نيازی به صرف ميلياردها دلار بودجه کشور برای فيلترينگ اينترنت وجود نداشت و اصلاً مسأله ای بنام اينترنت در ايران نداشتيم. البته در آن سالها طالبان در افغانستان يا به دليل نبوغ خودشان يا که شايد با استماع سمع از سخنان آيت الله جنتی در خطبه نماز جمعه، به راهکار آيت الله جنتی عمل نمودند و کاملاً اينترنت را در افغانستان که در آنزمان در يد قدرتشان بود، ممنوع اعلام کردند. به ياد دارم آن روزها طرفداران طالبان در خارج در گروه های اينترنتی شرکت ميکردند و وقتی از آنها پرسيده می شد که در افغانستان اينترنت را ممنوع کرده اند و چطور خود در خارج در آن شرکت ميکنند، می گفتند هدفشان به راه راست آوردن ما شرکت کنندگان در اينترنت است تا که قانع شويم اينترنت را در همه دنيا از بين ببريم. به هرحال در ايران، آيت الله خامنه ای همواره با نظر آيت الله جنتی مخالف بود و می گفت اينترنت باشد اما مطالب مضر آن فيلتر شود.

البته همه اين حرفها به گذشته های بسيار دور تعلق دارد و واقعيت امروز اين است که در ايران اينترنت وجود دارد؛ همانطور که دوش آب وجود دارد. منظور اين است که بسياری روحانيون در موقع ورود دوش به حمام های ايران با آن مخالف بودند ولی بعضی بالاخره فتوا دادند که دوش در حمام عيبی ندارد به شرط آنکه بعد از آن در خزينه حمام غسل کنيم و بعد از حمام خارج شويم. غسل در خزينه چيزی شبيه فيلترينگ بود. اما شايد حق با آيت الله جنتی های آن دوران بود که وقتی دوش آزاد شد، ديگر کسی بعد از آن دوست ندارد در خزينه غسل کند. خلاصه راهکار اول آيت الله جنتی در همان ابتدای کار اينترنت در ايران، پذيرفته نشد.

حالا بيش از بيست سال بعد، پس از همه اين ندانم کاری ها که به دليل گوش ندادن به راهکار اول آيت الله جنتی، اينترنت همه کشور ايران را فرا گرفته، و نه تنها جوانان آزادمنش، بلکه حتی جامعه مدرسين حوزه علميه قم که در وب سايت خود زندگينامه آيت الله احمد جنتی را نيز درج کرده اند، ديگر وقت آن رسيد که راهکار دومی آيت الله جنتی برای حل اين مسأله اينترنت در ايران، ارائه می دادند. شايد درکم در سطور زير از تعلق اين راهکار دوم به آيـت الله جنتی درست نباشد، چون گفتار تازه ايشان خيلی تکنيکی بود و با بسياری از اصطلاحاتی که به کار برده بودند، آشنايی نداشتم (3).

اما راهکار نبوغ آميز دوم برای حل مسأله اينترنت، از کار انداختن پروتکل «وی پی اِن» است. اين راهکار آنقدر مبتکرانه است که همه سارقان اطلاعات در جهان را خوشحال کرده است چون با خيال راحت، اطلاعات تکنيکی و علمی ايران را می توانند بدون دردسر مواجه شدن با اينکريپشن، يعنی بدون درد سر رمزی شدن اطلاعات، به يغما ببرند. به عبارت ديگر برای ممانعت از يک جوان ايرانی که بخواهد يک وبسايت تفريحی را در خارج با وی پی اِن تماشا کند، اين پروتکل «وی پی اِن» در تمام شبکه های اينترنت ايران هر روز يا قطع می شود و يا با تأخير کار می کند. نتيجه اش چيست؟ بسيار ساده، تمام کسانيکه مطالب واقعاً مهمی دارند که بايد با وی پی اِن بفرستند، ديگر حوصله اين قطع شدن ها و تأخيرها را ندارند و مطالب خود را که روزانه با تيم علمی يا فنی شرکت يا مؤسسه تجاری طرف معامله خود در ميان ميگذارند، بدون استفاده از سيستم ايمنی «وی پی اِن» بطور عادی برای هم ميفرستند، و تمام سارقين اطلاعات در جهان نيز براحتی ميتوانند اين اطلاعات را بدزدند، چرا که برای آن سارقين کاری ندارد که اين ردو بدل های اطلاعات در داخل به اصطلاح اينترنت ملی ايران صورت بگيرد يا نه. تازه بسياری از شرکت ها و مؤسسات دولتی اعضا تيم های علمی و فنی شان، در هر زمان معين، در نقاط مختلف دنيا هستند و مجبورند با يکديگرارتباط داشته باشند و تبادل نظر کنند و در زمانيکه وی پی اِن کار نکند، نه ميايند به کسی اطلاع دهند و نه حوصله دردسر دارند. فقط از اف تی پی غيرايمن، برای رد و بدل اطلاعات حياتی خود، استفاده ميکنند، چون مانند اين دستگاه های دولتی بيکار نيستند و کار توليد محصول علمی و تکنيکی دارند که بايد به موقع آماده شود تا بتوانند در سطح منطقه و جهان برای محصولاتشان رقابت کنند. به عبارت ساده تر، قطع وی پی اِن در ايران يعنی همه محرمانه ترين اطلاعات علمی و فنی کشور را در معرض سارقان بين المللی قرار دادن و قوی ترين اينترنت ملی، يا بهتر بگوييم "اينترانت" ملی، نميتواند از اين واقعيت جلوگيری کند.

سالها پيش با شروع فيلترينگ، ارتباط هر فعال سياسی ايرانی با مردم خود قطع شد، و به عوض مؤسسات بزرگ بين المللی که می توانستند تلويزيون ماهواره و آنتی فيلتر قوی بسازند، ارتباطشان با مردم ايران قوی تر شد. بعد هم جمهوری اسلامی به هر ايراندوستی که در خارج روزنامه نگار است و با رسانه های بين المللی همکاری ميکند انگ جاسوسی زد. همانطور که عده ای ديگر نيز در اپوزيسيون به هر کسی که با رسانه های جمهوری اسلامی در ايران همکاری ميکند، انگ عامل وزارت اطلاعات ميزنند. واقعيت اين است کسی که مهم ترين اطلاعات ذيقيمت ايرانيان را دارد در اختيار سارقين بين المللی قرار ميدهد نه فعالين مدنی و سياسی بلکه کسی است که در ايران به بهانه جلوگيری از دسترسی چهارتا جوان به سايت های خارج کشور، اطلاعات بسيار مهم علمی و تکنيکی کشور را با قطع «وی پی اِن» در معرض ديد سارقان بين المللی قرار ميدهد. عجب نبوغی!


سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بيست و ششم دی ماه 1390
January 16, 2012

پانويس:

1. http://www.ghandchi.com/485-filtershekan3.htm
2. http://www.ghandchi.com/gozari.htm
3. http://www.youtube.com/watch?v=PgOpfwOqeJY

دوشنبه، دی ۱۹، ۱۳۹۰

بازهم تشکر از آيت الله خامنه ای اينبار برای انتخابات اسفندماه

بازهم تشکر از آيت الله خامنه ای اينبار برای انتخابات اسفندماه
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/681-KhameneiElection.htm

بيش از دوسال پيش از آيت الله خامنه ای بخاطر سخنراني وی در نماز جمعه پس از انتخابات 22 خرداد 88 تشکر کردم (1).

علت تشکرم از آيت الله خامنه ای در آنزمان بخاطر بزرگترين خدمت ايشان به اپوزيسيون بود که پس از هفته انتقال مشروعيت نظام را از کريدور هاي قدرت و چَک و چانه زدن های در اطاق های در بسته به مردمي که در خيابان آمدند، تثبيت کرد. واقعيتی که ديگر برگشت ناپذير است يعنی آنها که در سال 88 به خيابان آمدند هنوز آتش زير خاکستر هستند و تصميم گيرنده، و حتی آيـت الله جنتی معتقد است که اين آتش زير خاکستر، ايران را بسوی انقلاب می برد (2).

پس از انتقال مشروعيت نظام در دو سال پيش به اين آتش زير خاکستر، تکليف مذاکرات در بالا را ديگر آنها تعيين کرده و می کنند و نه بالعکس. مثلاً همه چانه زدن های آقای رفسنجانی در اين دو سال ديگر تأثيرش نظير سالهای پيش از 1388 نبود و نه تنها به دلمشغولی اپوزيسيون نيانجاميد بلکه خود رژيم را نيز جلب نکرد و هفته گذشته وقتی آقای رفسنجانی برای حاجی بخشی تسليت ميفرستاد، خانم فائزه هاشمی که توسط هم قطاران حاج بخشی مورد همه گونه توهين و ارعاب قرار گرفته بود، به زندان محکوم شد -- يعنی خانمی که در برابر دوربين قربانی آزار و ايذا بود، خودش توسط قوه قضاييه نظامی که پدرش رييس مجمع مصحلت آن است، به زندان محکوم شد، و عاملان حتی محاکمه هم نشدند. چرا؟ چون ديگر رژيم هم ميداند که چانه زنی های در کريدورهای قدرت، اگر با حمايت آن آتش زير خاکستر همراه نباشد، به پشيزی نميارزد. در نتيجه منطقی بود که دوسال پيش، از آيت الله خامنه ای برای انتقال بدون بازگشت مشروعيت جمهوری اسلامی به خيابانها، تشکر شد.

اما چرا امروز لازم است از آيـت الله خامنه ای بخاطر انتخابات پيش رو تشکر شود.

در انتخابات اسفندماه اساساً دو نيرو شرکت خواهند داشت، يکی هواداران آقای احمدی نژاد هستند و ديگری نيز هواداران آيـت الله خامنه ای. ممکن است سؤال شود که چرا انقدر آيـت الله خامنه ای بر روی اين انتخابات سرمايه گذاری کرده است، مگر رفراندوم بين ايندو نفر اهميتی دارد؟

همچنين اگر فقط قرار بود انتخابات مجلس منظور باشد که خود آيت الله خامنه ای هم بخوبی واقف است که مسأله اصلی حضور يا عدم حضور اصلاح طلبانی نظير ميرحسين موسوی و مهدی کروبی است که برايشان آن آتش زير خاکستر، احترامی قائل است.

پس چرا آيت الله خامنه ای به اين موضوع اهميتی نميدهد و تلاش های آقای رفسنجانی را نيز در اين رابطه با دادن حکم فائزه هاشمی در چنين زمانی، پاسخ داد؟ علت اين است که آيت الله خامنه ای در اين انتخابات برنامه ديگری دارد.

آيـت الله خامنه ای ميخواهد ببيند نتيجه اين انتخابات چه می شود تا تصميم نهايی خود را برای طرح انتخاب رييس جمهور از طريق مجلس بگيرد؟ خيلی ها به آن طرح اميد بسته اند. از آقايان لاريجانی ها تا مجتبی خامنه ای و بسياری ديگران. حتی آقای مشائی هم تلاش خواهد کرد در چنان طرحی امکان انتخاب شدن بيابد، اما اصل مسأله اين افراد نيستند.

چرا به آيـت الله خامنه ای تبريک می گويم، چون ممکن است که واقعاً اين طرح عملی باشد و جمهوری اسلامی قانون اساسی خود را تغيير دهد و انتخاب رياست جمهوری از طريق مجلس به انتخاب شخص مورد نظر آيـت الله خامنه ای منتهی شود. و البته آيـت الله خامنه ای نيز اميدوار است مشکل اصلی جمهوری اسلامی که از آغاز تا کنون در مورد رابطه ولی فقيه و رييس جمهور مطرح بوده است، به اين طريق حل شود.

رييس جمهورهايی که از ابتدای تشکيل جمهوری اسلامی با شروع بنی صدر مدعی رأی مردم می شدند و ولی فقيه را به چالش ميکشيدند، اسباب درد سر بودند. پس اين اولين مجلسی که قرار است اين نقش را برای تغيير نحوه انتخاب رييس قوه مجريه داشته باشد، چه بهتر که اصلاح طلبان در آن نباشند و باعث مزاحمتی نشوند، مهم نيست که چند درصد مردم رأی دهند، مهم اين است که سيستم جديد برقرار شود.

اتفاقاً ممکن است آيـت الله خامنه ای به اين آرزوی خود برسد و اين طرح به راحتی عملی شود. اما چرا برای اينکار ميخواهم به ايشان برای کمک بزرگ ديگری به اپوزيسيون تشکر کنم!

ببينيد تا کنون هر بار که صدای رييس جمهوری مثل بنی صدر در مقابل ولی فقيه در آمد، ولی فقيه از ادعای منتخب خدا بودن استفاده می کرد، خدايی که هميشه حاضر است، در صورتيکه رييس جمهور در ايران، مکانيزمی در چهارسال بين انتخابات ندارد که نظر مردم که منتخب آنهاست را جويا شود، و هربار رييس جمهوری خواستار رفراندوم برای حل اين اختلاف شد، نميتوانست آنرا به انجام رساند، چون تازه مجلس و شورای نگهبان بايد با رفراندوم، موافقت ميکردند.

اما اگر رييس جمهور منتخب مجلس باشد، انتخاب کنندگانش هميشه حضور دارند، چرا که بطور حرفه ای انتخاب کردن کارشان است، و اگر ولی فقيه بخواهد آن رييس جمهور را حذف کند، اگر مجلس با او باشد، ولی فقيه مجبور خواهد بود يا به حرف مجلس تمکين کند و يا که مجلس را به توپ ببندد.

بايد ديد که آيا آيت الله خامنه ای با انتخابات پيش رو به آرزوی خود خواهد رسيد و بعد بايد از او پرسيد که از رسيدن به آرزوی خود خوشحال است يا نه.

البته اينها همه در مورد مجلس فرمايشی کنونی است وگرنه چگونه ميتوان مجلسی در ايران داشت وقتی ميرحسين موسوی ها و مهدی کروبی ها در حصر باشند، تاج زاده ها و حشمت طبرزدی ها در زندان، بگذريم که بقيه اپوزيسيون هم که 30 سال است قرار نيست نه انتخاب شود و نه انتخاب بکند! وکيل مردم بايد کسی باشد که موکل بتواند او را آزادانه انتخاب و معزول کند، نه آنکه برعکس!


سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
نوزدهم دی ماه 1390
January 9, 2012

پانويس:

1. تشکر از آيت الله خامنه ای برای بزرگترين خدمت وی به اپوزيسيون
http://www.ghandchi.com/569-KhameneiOpposition.htm
2. آيت الله جنتی می گويد ايران به سوی انقلاب می رود
http://www.ghandchi.com/645-Jannati.htm