دو راهکار نبوغ آميز آيت الله جنتی برای حل مسأله اينترنت
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/682-JannatiInternet.htm
در مورد راه حل هايی نظير اينترنت ملی که برای معضل اينترنت در ايران توسط متخصصين جمهوری اسلامی ايران ارائه شده است بيش از پنج سال است که دوست و دشمن حرف زده اند (1).
اما کمتر کسی در مورد دو راهکار نبوغ آميز آيت الله جنتی حرفی ميزند.
آيت الله احمد جنتی اولين راهکار نبوغ آميز خود را برای حل مسأله اينترنت از همان اولين روزهای اينترنت در ايران مطرح کردند. حدود بيست و چند سال پيش که هنوز کسی از تطور وب چيزی نشنيده بود و مردم عادی نيز نه تنها در ايران بلکه در آمريکا به ندرت حتی از وجود اينترنت خبری داشتند، چند دانشمند فيزيک در ايران يکباره به اين فکر افتادند که اينترنت را به ايران گسترش دهند تا بتوانند بهتر با هم قطاران خود در عرصه علم و دانش تبادل نظر کنند. البته در مورد رواج استفاده از اينترنت در ميان ايرانيان بسيار بحث شده است (2).
در همان اولين روزها، چشم های تيزبين آيت الله جنتی اين مسأله را تشخيص دادند و ايشان اعلام کردند که بهترين کار، جلوگيری از ورود اينترنت به ايران است. شايد اگر به پيشنهاد ايشان عمل شده بود امروز نيازی به صرف ميلياردها دلار بودجه کشور برای فيلترينگ اينترنت وجود نداشت و اصلاً مسأله ای بنام اينترنت در ايران نداشتيم. البته در آن سالها طالبان در افغانستان يا به دليل نبوغ خودشان يا که شايد با استماع سمع از سخنان آيت الله جنتی در خطبه نماز جمعه، به راهکار آيت الله جنتی عمل نمودند و کاملاً اينترنت را در افغانستان که در آنزمان در يد قدرتشان بود، ممنوع اعلام کردند. به ياد دارم آن روزها طرفداران طالبان در خارج در گروه های اينترنتی شرکت ميکردند و وقتی از آنها پرسيده می شد که در افغانستان اينترنت را ممنوع کرده اند و چطور خود در خارج در آن شرکت ميکنند، می گفتند هدفشان به راه راست آوردن ما شرکت کنندگان در اينترنت است تا که قانع شويم اينترنت را در همه دنيا از بين ببريم. به هرحال در ايران، آيت الله خامنه ای همواره با نظر آيت الله جنتی مخالف بود و می گفت اينترنت باشد اما مطالب مضر آن فيلتر شود.
البته همه اين حرفها به گذشته های بسيار دور تعلق دارد و واقعيت امروز اين است که در ايران اينترنت وجود دارد؛ همانطور که دوش آب وجود دارد. منظور اين است که بسياری روحانيون در موقع ورود دوش به حمام های ايران با آن مخالف بودند ولی بعضی بالاخره فتوا دادند که دوش در حمام عيبی ندارد به شرط آنکه بعد از آن در خزينه حمام غسل کنيم و بعد از حمام خارج شويم. غسل در خزينه چيزی شبيه فيلترينگ بود. اما شايد حق با آيت الله جنتی های آن دوران بود که وقتی دوش آزاد شد، ديگر کسی بعد از آن دوست ندارد در خزينه غسل کند. خلاصه راهکار اول آيت الله جنتی در همان ابتدای کار اينترنت در ايران، پذيرفته نشد.
حالا بيش از بيست سال بعد، پس از همه اين ندانم کاری ها که به دليل گوش ندادن به راهکار اول آيت الله جنتی، اينترنت همه کشور ايران را فرا گرفته، و نه تنها جوانان آزادمنش، بلکه حتی جامعه مدرسين حوزه علميه قم که در وب سايت خود زندگينامه آيت الله احمد جنتی را نيز درج کرده اند، ديگر وقت آن رسيد که راهکار دومی آيت الله جنتی برای حل اين مسأله اينترنت در ايران، ارائه می دادند. شايد درکم در سطور زير از تعلق اين راهکار دوم به آيـت الله جنتی درست نباشد، چون گفتار تازه ايشان خيلی تکنيکی بود و با بسياری از اصطلاحاتی که به کار برده بودند، آشنايی نداشتم (3).
اما راهکار نبوغ آميز دوم برای حل مسأله اينترنت، از کار انداختن پروتکل «وی پی اِن» است. اين راهکار آنقدر مبتکرانه است که همه سارقان اطلاعات در جهان را خوشحال کرده است چون با خيال راحت، اطلاعات تکنيکی و علمی ايران را می توانند بدون دردسر مواجه شدن با اينکريپشن، يعنی بدون درد سر رمزی شدن اطلاعات، به يغما ببرند. به عبارت ديگر برای ممانعت از يک جوان ايرانی که بخواهد يک وبسايت تفريحی را در خارج با وی پی اِن تماشا کند، اين پروتکل «وی پی اِن» در تمام شبکه های اينترنت ايران هر روز يا قطع می شود و يا با تأخير کار می کند. نتيجه اش چيست؟ بسيار ساده، تمام کسانيکه مطالب واقعاً مهمی دارند که بايد با وی پی اِن بفرستند، ديگر حوصله اين قطع شدن ها و تأخيرها را ندارند و مطالب خود را که روزانه با تيم علمی يا فنی شرکت يا مؤسسه تجاری طرف معامله خود در ميان ميگذارند، بدون استفاده از سيستم ايمنی «وی پی اِن» بطور عادی برای هم ميفرستند، و تمام سارقين اطلاعات در جهان نيز براحتی ميتوانند اين اطلاعات را بدزدند، چرا که برای آن سارقين کاری ندارد که اين ردو بدل های اطلاعات در داخل به اصطلاح اينترنت ملی ايران صورت بگيرد يا نه. تازه بسياری از شرکت ها و مؤسسات دولتی اعضا تيم های علمی و فنی شان، در هر زمان معين، در نقاط مختلف دنيا هستند و مجبورند با يکديگرارتباط داشته باشند و تبادل نظر کنند و در زمانيکه وی پی اِن کار نکند، نه ميايند به کسی اطلاع دهند و نه حوصله دردسر دارند. فقط از اف تی پی غيرايمن، برای رد و بدل اطلاعات حياتی خود، استفاده ميکنند، چون مانند اين دستگاه های دولتی بيکار نيستند و کار توليد محصول علمی و تکنيکی دارند که بايد به موقع آماده شود تا بتوانند در سطح منطقه و جهان برای محصولاتشان رقابت کنند. به عبارت ساده تر، قطع وی پی اِن در ايران يعنی همه محرمانه ترين اطلاعات علمی و فنی کشور را در معرض سارقان بين المللی قرار دادن و قوی ترين اينترنت ملی، يا بهتر بگوييم "اينترانت" ملی، نميتواند از اين واقعيت جلوگيری کند.
سالها پيش با شروع فيلترينگ، ارتباط هر فعال سياسی ايرانی با مردم خود قطع شد، و به عوض مؤسسات بزرگ بين المللی که می توانستند تلويزيون ماهواره و آنتی فيلتر قوی بسازند، ارتباطشان با مردم ايران قوی تر شد. بعد هم جمهوری اسلامی به هر ايراندوستی که در خارج روزنامه نگار است و با رسانه های بين المللی همکاری ميکند انگ جاسوسی زد. همانطور که عده ای ديگر نيز در اپوزيسيون به هر کسی که با رسانه های جمهوری اسلامی در ايران همکاری ميکند، انگ عامل وزارت اطلاعات ميزنند. واقعيت اين است کسی که مهم ترين اطلاعات ذيقيمت ايرانيان را دارد در اختيار سارقين بين المللی قرار ميدهد نه فعالين مدنی و سياسی بلکه کسی است که در ايران به بهانه جلوگيری از دسترسی چهارتا جوان به سايت های خارج کشور، اطلاعات بسيار مهم علمی و تکنيکی کشور را با قطع «وی پی اِن» در معرض ديد سارقان بين المللی قرار ميدهد. عجب نبوغی!
سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بيست و ششم دی ماه 1390
January 16, 2012
پانويس:
1. http://www.ghandchi.com/485-filtershekan3.htm
2. http://www.ghandchi.com/gozari.htm
3. http://www.youtube.com/watch?v=PgOpfwOqeJY