نامه سرگشاده به کورش زعيم در مورد ائتلاف همبستگی
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/651-KouroshZaim.htm
دوست عزيز آقای مهندس زعيم:
کمتر از دو سال پيش حشمت طبرزدی به همراه شما و شماری ديگر از آزاديخواهان ايران ائتلافی را با عنوان "همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ايران" پايه گذاری کرديد و از همان روز اول نيز اعلام نموديد که اين تشکيلات با هدف نفی يا جايگزينی هيچ تشکيلات ديگر سياسی يا مدنی در ايران بوجود نيامده است بلکه يک تشکيلات ائتلافی نوينی از افرادی است که آن را تأسيس کرده اند و هدف شما نيز رسيدن به اهدافی است که در پلاتفرم خود برشمرده ايد (1).
متأسفانه امروز مهندس طبرزدی که سخنگوی ائتلاف همبستگی بود مدت هاست که در زندان است و شايد نتواند سخنانی نظير آنچه در اينجا ذکر می شود را بيان کند. ضمناً از بنيانگذاران و اعضاء همبستگی پوزش می خواهم که نظرات شخص خود را که فقط نويسنده ای از هواداران تشکيلات همبستگی هستم در اين نامه بطور عمومی در ميان می گذارم، اما اين مباحث نيز حرف های خصوصی نيست و بحث های عمومی نظری است. همچنين آشکار است که نظرات فردی خود را بعنوان يک تحليگر سياسی می نويسم و از قول تشکيلات شما سخن نميگويم.
از آنجا که ائتلاف همبستگی از همان اول روشن نمود که تشکيلاتی تازه است هيچ مسؤليتی ندارد که جايگاه خود را بر بستر تاريخی هيچ گروه و سازمانی توضيح دهد و پاسخگوی تاريخ هيچ گروه و سازمان ديگری هم نيست و در صدد حذف جريانی هم نيست. البته درست است که هر جريان تازه ريشه در جريانات پيش از خود داشته است اما تحليل اين موضوع کاری است که مورخان می کنند و خواهند کرد و وظيفه عملی يک تشکيلات تازه، اعلام موضع در مورد اين نوع ارزيابی ها نيست. انقلاب کبير فرانسه بيش از دو قرن پيش صورت گرفته است اما هنوز مورخان در مورد تک تک جريانات آن انقلاب با هم اختلاف نظر دارند و تا زمانيکه تاريخ بعنوان يک مبحث نظری وجود دارد چنين تنوع نظرات نيز غيرقابل اجتناب است. در مورد تشکيلات ها و گروه ها و شخصيت های تاريخی جنبش سياسی ايران نيز چه در داخل و چه در خارج کشور چنين است و قرار نيست هيچ تشکيلات نوين يا هيچ رهبر سياسی ايران در مورد همه اين مسائل نظر دهد.
اساساٌ متأسفانه عموماً سياستمداران ايران هر تصميم خود را در مورد مسائل روز با يک تحليل تاريخی از خود يا جنبش همراه می کنند که البته به سليقه آنها مربوط است و آزاد هستند اما اگر در غرب نگاه کنيم به ندرت اين روش را در گفتارهای سياستمداران می بينيم و اين نوع بحث ها را چه در مورد خود و چه در مورد تشکيلات ها به مورخان واگذار می کنند چرا که بحث هايی هم که بر ضد يا در هواداری از اينگونه موضوعات تاريخی مطرح می شوند را مورخان هم دانش لازم را دارند و هم وقت لازم را برای پرداختن به اينگونه گفتمان ها، در صورتيکه وقتی سياستمداران در اين موارد صحبت کنند، اگر در قدرت باشند، موضع آنها بعنوان آخرين حرف تلقی می شود نظير آنچه در دوران استالين مرسوم بود و حتی نظر استالين در مورد زبانشناسی يا نظر لنين در مورد ساختمان اتم، بعنوان حکم نهايی در اين علوم اعلام می شدند. چنين مشروعيت طلبی در محافل سياسی دموکراتيک بی معنی است و عکس آنهم که کسی را به اينگونه مشروعيت زدايی کنند بی معنی است. بهتر است بحث های تاريخی حتی تاريخ خود افراد و شخصيت ها را به مورخان سپرد و بحث های سياسی را بر روی موضوعات پلاتفرم ها متمرکز کرد. ائتلاف همبستگی جريانی نوپاست و خيلی هم حرف برای گفتن در جامعه ايران دارد.
در ايران احزاب و سازمانهايی از حزب توده تا جبهه ملی و نهضت آزادی که تاريخی بيش از نيم قرن دارند تا سازمانها و تشکيلاتهايی نظير چريکهای فدائی خلق و مجاهدين که تاريخی بيش از ربع قرن دارند و ده ها سازمان و گروه اتنيک، چپی، طرفداران پادشاهی و جمعيت های مذهبی با قدمت چند دهه تا بيش از يک قرن موجودند. نه تنها موجوديت اين جريانات امری سالم برای دموکراسی است بلکه کار بحث در مورد تاريخ آنها نيز هيچگاه تمامی نخواهد داشت و در واقع مورخان در ايران و نقاط ديگر دنيا سالها در اين موارد تحقيق و پژوهش کرده اند و خواهند کرد و علاقمندان نيز ميتوانند مستقلاً آن پژوهش ها را مطالعه کنند و نيازی به اين نيست که يک تشکيلات جديد در مورد همه اينگونه موضوعات و شخصيت های جريانات مختلف بخواهد نظر دهد يا که بالعکس آن تشکيلاتها ضرورتی داشته باشند که چنين کاری کنند. البته هر کسی آزاد است نظر خود را در مورد موضوعات تاريخی بگويد اما در سياست واقعی به ندرت اين بحث ها موضوع اصلی است و بهتر است بحث ها بر روی موضوعات اصلی سياست و اقتصاد و مشخصاً مطالبات مردم در ايران متمرکز شوند.
آنچه در شرايط کنونی در ايران با آن در عرصه سياسی روبرو هستيم انتخابات های بعدی و مشخصاً انتخابات رياست جمهوری است که بهتر است از حالا تشکيلاتهای سياسی ايران کاری نظير انتخابات مقدماتی را شروع کنند و اقلاً بدانند کانديدای گروه های خودشان چه کسی خواهد بود جدا از آنکه دولت جمهوری اسلامی و نظارت استصوابی اجازه دهد که فرد گزيده شده برای انتخابات نهايی نامزد شود يا خير. چرا ما خود يک سيستم انتخابات مقدماتی را شروع نکنيم و حتی تشويق کنيم که اصول گرايان هم انتخابات مقدماتی برگزار کنند و مثلاً آقای احمدی نژاد را کانديد خود کنند. البته از آنجا که ايشان دو دوره کانديد بوده اند از کمپ ايشان شخص ديگری بايد داوطلب شود اما منظورم اين است که هر جريان سياسی، انتخابات مقدماتی خود را به شکل مستقل يا ائتلافی انجام دهد. همانطور که جمهوری اسلامی، مجلس و انتخابات و جمهوری را پذيرفته است دليلی ندارد که مکانيسم انتخابات مقدماتی را نپذيرد. حتی اگر هم نپذيرد چرا آنها که اين روش را قبول دارند آن را انجام ندهند و به اينطريق، بجای اطاق در بسته، کانديد تشکيلات خود را توسط اعضاء و هواداران خود انتخاب کنند و خود با انجام روش دموکراتيک، سرمشق ديگران شوند. مثلاً گام اول برای ائتلاف همبستگی انتخابات برای کانديداهای خود است و نه آنکه در روز انتخابات پشت درهای بسته تصميم بگيرد از چه کسی حمايت کند. مدتها پيش پيشنهادم را در جزئيات بيشتر نوشته بودم (2).
به هرحال اگر ائتلاف همبستگی نتواند برای چنين طرح های سياسی مؤثر باشد بايد سؤال کرد در چه عرصه هايی می تواند مؤثر باشد که هوادارانی نظير خود نيز بتوانيم از آن برنامه ها حمايت کنيم يا که موضوع کارايی اين ساختار را برای يک تشکيلات مؤثر مورد بحث قرار دهيم (3).
پيشنهاد می کنم در صورت تمايل با کيانوش توکلی مدير سايت و مسؤل پالتاک ايران گلوبال تماس بگيريد و بحثی در اين مورد برگزار شود. لازم است متذکر شوم که دليل ذکر نام آقای توکلی به اين خاطر است که پالتاک ايران گلوبال يکی از محل های خوب مستقل برای تبادل نظر در مورد موضوعات جاری سياسی ايران است وگرنه با ايشان نه در مورد اين نامه و نه در مورد اين پيشنهاد حرفی نزده ام و مسؤليت همه نقائص اين نامه و پيشنهادات نيز با حقير است و اگر مايليد لطفاً مستقيماً با ايشان برای پرسش در مورد تمايل متقابل ايران گلوبال برای برگزاری چنين نشست اينترنتی، تماس بگيريد (4).
با سپاس و آرزوی موفقيت برای شما و همه دوستان ائتلاف همبستگی
با آرزوی آزادی هرچه زودتر مهندس حشمت طبرزدی
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
پنجم بهمن ماه 1389
January 25, 2011
پانويس ها:
1. http://www.ghandchi.com/563-Hambastegy.htm
سام قندچی
http://www.ghandchi.com/651-KouroshZaim.htm
دوست عزيز آقای مهندس زعيم:
کمتر از دو سال پيش حشمت طبرزدی به همراه شما و شماری ديگر از آزاديخواهان ايران ائتلافی را با عنوان "همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ايران" پايه گذاری کرديد و از همان روز اول نيز اعلام نموديد که اين تشکيلات با هدف نفی يا جايگزينی هيچ تشکيلات ديگر سياسی يا مدنی در ايران بوجود نيامده است بلکه يک تشکيلات ائتلافی نوينی از افرادی است که آن را تأسيس کرده اند و هدف شما نيز رسيدن به اهدافی است که در پلاتفرم خود برشمرده ايد (1).
متأسفانه امروز مهندس طبرزدی که سخنگوی ائتلاف همبستگی بود مدت هاست که در زندان است و شايد نتواند سخنانی نظير آنچه در اينجا ذکر می شود را بيان کند. ضمناً از بنيانگذاران و اعضاء همبستگی پوزش می خواهم که نظرات شخص خود را که فقط نويسنده ای از هواداران تشکيلات همبستگی هستم در اين نامه بطور عمومی در ميان می گذارم، اما اين مباحث نيز حرف های خصوصی نيست و بحث های عمومی نظری است. همچنين آشکار است که نظرات فردی خود را بعنوان يک تحليگر سياسی می نويسم و از قول تشکيلات شما سخن نميگويم.
از آنجا که ائتلاف همبستگی از همان اول روشن نمود که تشکيلاتی تازه است هيچ مسؤليتی ندارد که جايگاه خود را بر بستر تاريخی هيچ گروه و سازمانی توضيح دهد و پاسخگوی تاريخ هيچ گروه و سازمان ديگری هم نيست و در صدد حذف جريانی هم نيست. البته درست است که هر جريان تازه ريشه در جريانات پيش از خود داشته است اما تحليل اين موضوع کاری است که مورخان می کنند و خواهند کرد و وظيفه عملی يک تشکيلات تازه، اعلام موضع در مورد اين نوع ارزيابی ها نيست. انقلاب کبير فرانسه بيش از دو قرن پيش صورت گرفته است اما هنوز مورخان در مورد تک تک جريانات آن انقلاب با هم اختلاف نظر دارند و تا زمانيکه تاريخ بعنوان يک مبحث نظری وجود دارد چنين تنوع نظرات نيز غيرقابل اجتناب است. در مورد تشکيلات ها و گروه ها و شخصيت های تاريخی جنبش سياسی ايران نيز چه در داخل و چه در خارج کشور چنين است و قرار نيست هيچ تشکيلات نوين يا هيچ رهبر سياسی ايران در مورد همه اين مسائل نظر دهد.
اساساٌ متأسفانه عموماً سياستمداران ايران هر تصميم خود را در مورد مسائل روز با يک تحليل تاريخی از خود يا جنبش همراه می کنند که البته به سليقه آنها مربوط است و آزاد هستند اما اگر در غرب نگاه کنيم به ندرت اين روش را در گفتارهای سياستمداران می بينيم و اين نوع بحث ها را چه در مورد خود و چه در مورد تشکيلات ها به مورخان واگذار می کنند چرا که بحث هايی هم که بر ضد يا در هواداری از اينگونه موضوعات تاريخی مطرح می شوند را مورخان هم دانش لازم را دارند و هم وقت لازم را برای پرداختن به اينگونه گفتمان ها، در صورتيکه وقتی سياستمداران در اين موارد صحبت کنند، اگر در قدرت باشند، موضع آنها بعنوان آخرين حرف تلقی می شود نظير آنچه در دوران استالين مرسوم بود و حتی نظر استالين در مورد زبانشناسی يا نظر لنين در مورد ساختمان اتم، بعنوان حکم نهايی در اين علوم اعلام می شدند. چنين مشروعيت طلبی در محافل سياسی دموکراتيک بی معنی است و عکس آنهم که کسی را به اينگونه مشروعيت زدايی کنند بی معنی است. بهتر است بحث های تاريخی حتی تاريخ خود افراد و شخصيت ها را به مورخان سپرد و بحث های سياسی را بر روی موضوعات پلاتفرم ها متمرکز کرد. ائتلاف همبستگی جريانی نوپاست و خيلی هم حرف برای گفتن در جامعه ايران دارد.
در ايران احزاب و سازمانهايی از حزب توده تا جبهه ملی و نهضت آزادی که تاريخی بيش از نيم قرن دارند تا سازمانها و تشکيلاتهايی نظير چريکهای فدائی خلق و مجاهدين که تاريخی بيش از ربع قرن دارند و ده ها سازمان و گروه اتنيک، چپی، طرفداران پادشاهی و جمعيت های مذهبی با قدمت چند دهه تا بيش از يک قرن موجودند. نه تنها موجوديت اين جريانات امری سالم برای دموکراسی است بلکه کار بحث در مورد تاريخ آنها نيز هيچگاه تمامی نخواهد داشت و در واقع مورخان در ايران و نقاط ديگر دنيا سالها در اين موارد تحقيق و پژوهش کرده اند و خواهند کرد و علاقمندان نيز ميتوانند مستقلاً آن پژوهش ها را مطالعه کنند و نيازی به اين نيست که يک تشکيلات جديد در مورد همه اينگونه موضوعات و شخصيت های جريانات مختلف بخواهد نظر دهد يا که بالعکس آن تشکيلاتها ضرورتی داشته باشند که چنين کاری کنند. البته هر کسی آزاد است نظر خود را در مورد موضوعات تاريخی بگويد اما در سياست واقعی به ندرت اين بحث ها موضوع اصلی است و بهتر است بحث ها بر روی موضوعات اصلی سياست و اقتصاد و مشخصاً مطالبات مردم در ايران متمرکز شوند.
آنچه در شرايط کنونی در ايران با آن در عرصه سياسی روبرو هستيم انتخابات های بعدی و مشخصاً انتخابات رياست جمهوری است که بهتر است از حالا تشکيلاتهای سياسی ايران کاری نظير انتخابات مقدماتی را شروع کنند و اقلاً بدانند کانديدای گروه های خودشان چه کسی خواهد بود جدا از آنکه دولت جمهوری اسلامی و نظارت استصوابی اجازه دهد که فرد گزيده شده برای انتخابات نهايی نامزد شود يا خير. چرا ما خود يک سيستم انتخابات مقدماتی را شروع نکنيم و حتی تشويق کنيم که اصول گرايان هم انتخابات مقدماتی برگزار کنند و مثلاً آقای احمدی نژاد را کانديد خود کنند. البته از آنجا که ايشان دو دوره کانديد بوده اند از کمپ ايشان شخص ديگری بايد داوطلب شود اما منظورم اين است که هر جريان سياسی، انتخابات مقدماتی خود را به شکل مستقل يا ائتلافی انجام دهد. همانطور که جمهوری اسلامی، مجلس و انتخابات و جمهوری را پذيرفته است دليلی ندارد که مکانيسم انتخابات مقدماتی را نپذيرد. حتی اگر هم نپذيرد چرا آنها که اين روش را قبول دارند آن را انجام ندهند و به اينطريق، بجای اطاق در بسته، کانديد تشکيلات خود را توسط اعضاء و هواداران خود انتخاب کنند و خود با انجام روش دموکراتيک، سرمشق ديگران شوند. مثلاً گام اول برای ائتلاف همبستگی انتخابات برای کانديداهای خود است و نه آنکه در روز انتخابات پشت درهای بسته تصميم بگيرد از چه کسی حمايت کند. مدتها پيش پيشنهادم را در جزئيات بيشتر نوشته بودم (2).
به هرحال اگر ائتلاف همبستگی نتواند برای چنين طرح های سياسی مؤثر باشد بايد سؤال کرد در چه عرصه هايی می تواند مؤثر باشد که هوادارانی نظير خود نيز بتوانيم از آن برنامه ها حمايت کنيم يا که موضوع کارايی اين ساختار را برای يک تشکيلات مؤثر مورد بحث قرار دهيم (3).
پيشنهاد می کنم در صورت تمايل با کيانوش توکلی مدير سايت و مسؤل پالتاک ايران گلوبال تماس بگيريد و بحثی در اين مورد برگزار شود. لازم است متذکر شوم که دليل ذکر نام آقای توکلی به اين خاطر است که پالتاک ايران گلوبال يکی از محل های خوب مستقل برای تبادل نظر در مورد موضوعات جاری سياسی ايران است وگرنه با ايشان نه در مورد اين نامه و نه در مورد اين پيشنهاد حرفی نزده ام و مسؤليت همه نقائص اين نامه و پيشنهادات نيز با حقير است و اگر مايليد لطفاً مستقيماً با ايشان برای پرسش در مورد تمايل متقابل ايران گلوبال برای برگزاری چنين نشست اينترنتی، تماس بگيريد (4).
با سپاس و آرزوی موفقيت برای شما و همه دوستان ائتلاف همبستگی
با آرزوی آزادی هرچه زودتر مهندس حشمت طبرزدی
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،
سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
پنجم بهمن ماه 1389
January 25, 2011
پانويس ها:
1. http://www.ghandchi.com/563-Hambastegy.htm
2. http://www.ghandchi.com/629-nominee1392.htm
3. http://www.ghandchi.com/627-hezbyaajebhe.htm
4. http://farhanggoftego.com/index.php?option=com_content&view=article&id=259:2009-10-01-18-11-01&catid=1:2009-08-25-13-25-19&Itemid=2