http://iranscope.blogspot.com/2015/09/blog-post_63.html
منفردزاده: "این بخش از نادرترین سرویس های فرهنگی در جهان بود که زیر یک مدیریت درستکار کار می کرد. این ها نتیجه سرپرستی خانم لیلی امیرارجمند و حضور صادق و شرافتمندانه او در کانون بود. در جهان غرقه در بروکراسی در کانون، همه با هم دوست بودند. همه کارها بدون کاغذ بازی و به صورت شفاهی و دوستانه پیش می رفت. کار ما کار دل بود. کاش می توانست سرمشق ادارات دیگر باشد."
منفردزاده: "این بخش از نادرترین سرویس های فرهنگی در جهان بود که زیر یک مدیریت درستکار کار می کرد. این ها نتیجه سرپرستی خانم لیلی امیرارجمند و حضور صادق و شرافتمندانه او در کانون بود. در جهان غرقه در بروکراسی در کانون، همه با هم دوست بودند. همه کارها بدون کاغذ بازی و به صورت شفاهی و دوستانه پیش می رفت. کار ما کار دل بود. کاش می توانست سرمشق ادارات دیگر باشد."
منبع:
کانون پرورش فکری و دوران طلایی موسیقی و شعر
http://www.bbc.com/persian/arts/2015/09/150907_l41_kanoon_music_interviews?SThisFB
http://www.bbc.com/persian/arts/2015/09/150907_l41_kanoon_music_interviews?SThisFB
محمود خوشنام
پژوهشگر موسیقی
7 سپتامبر 2015 - 16 شهریور 1394
امسال برابر است با پنجاهمین سالگرد تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. به همین مناسبت، بیبیسی فارسی طی ماه های گذشته و آینده با انتشار مجموعه گفتگوها، یادداشت ها و جستارهایی، به شیوه شکل گیری، فعالیت های موثر و محصولات ماندگار این نهاد فرهنگی پرداخته و خواهد پرداخت.
دو دهه چهل و پنجاه از قرن خورشیدی جاری شکوفاترین سال های فرهنگی و هنری ایران را در خود دارد. یکی از نهادهای همه فن حریف آن سال ها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود که هنوز هست ولی دیگر، آنی نیست که زمانی بود. این سازمان یکی از پویاترین سازمان های فرهنگی ایران به شمار می رفت. کانون، تفاوت های صوری و ماهوی چشمگیری با سازمان های فرهنگی دیگر داشت.
پدیده های فرهنگی را به میان جوانان و کودکانی می برد که فرهنگ سازان آینده بودند و نیز آیینه ای بود که هدف، استراتژی و شیوه های عملی نوآورانه را بازتاب می داد. کتاب ها با هر محتوائی به زبان جوانپسند ساخته می شد. سوژه ها زبان و بیانی همه فهم و در عین حال امروزی داشتند. شعر نو که از آن در مدارس کم تر مورد استقبال قرار می گرفت پایگاهی برای گسترش خود پیدا کرده بود. برای بسیاری از مجموعه های شعر نو موسیقی متن فراهم می شد. برنامه های رسیتال و کنسرت های کوچک برگزار می گردید. به نوازنده ها و خوانندگان برتر جوایزی داده می شد.
"اُرف" در ایران
شیدا قراچه داغی مسئول موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در پیش از انقلاب ایران است. او روش تدریس جهانی کارل ارف را در کانون، و در ابعاد بزرگتر در ایران، رواج داد.
خانم قراچه داغی می گوید هنگامی که مسئول موسیقی کانون شد، نخستین فکرش پیاده کردن روش آموزشی کارل ارف در ایران بود. در آن زمان نه تنها شیوه تدریس مطرح نبود که شاگردان از داشتن سازهای معمولی هم محروم بودند. ولی در کوتاه مدت همه سازهای لازم و حتی کتاب های ارف در کانون رواج پیدا کرد.
نکته دیگری که خانم قراچه داغی به عنوان کار اصولی بیان می کند ارتباط با متن های بسیار پیش پا افتاده و مبتذل دارد. "حرف هایی بی معنی که هیچ تاثیری در کودکان و نوجوانان نمی گذاشت. متن این آهنگ ها باید عوض می شد و برای این کار شاعران نوسرا قابلیت فراوان داشتند."
خانم قراچه داغی به ویژه از احمد رضا احمدی یاد می کند که نخستین یا بهترین متن های کودکانه ولی سالم را که حرفی برای گفتن داشتند برای پیوند با موسیقی سرودند که بعضی از آن ها به ترانه های کودکانه ماندگار تبدیل شده اند.
غیر از احمد رضا احمدی از آثار احمد شاملو و نیما یوشیج نیز استفاده می شد و این کار علاوه بر تنوع بخشیدن به موسیقی نوجوانان، آنان را با شیوه نو سرائی در شعر ایران آشنا می ساخت.
کار دیگر کانون در این زمینه خلق موسیقی برای اشعار کلاسیک ایران و جهان بود. مولوی، سعدی، حافظ و... در ضبط های کانون با موسیقی نو در می آمیخت و ارزش خود را افزون می ساخت.
از خانم قراچه داغی از وضعیت کار کانون پس از انقلاب می پرسم، می گوید: "خبری از نزدیک ندارم چون در ایران نیستم. به هر حال در و پیکر آن بر جا مانده است ولی نتیجه کارش با وضعیتی که موسیقی در ایران امروز دارد، فکر نمی کنم جالب توجه باشد."
نوجوانان جوان شده
سرپرستی بخش موسیقی کانون مدتی نیز بر عهده اسفندیار منفردزاده، آهنگساز و موسیقی پرداز فیلم، بود. او در حاشیه کار اصلی خود شیوه های موسیقی نویسی برای فیلم را در کتابخانه های کانون تدریس می کرد. آقای منفردزاده تدریس موسیقی فیلم در واحد های کانون را به شدت سازنده توصیف می کند و می گوید:
"بسیاری از هنرمندان فعال در سینمای امروز ایران، نوجوانان جوان شده پس از انقلاب هستند. بیشتر آن ها خوش فکر و خوش کار از آب درآمده اند."
منفردزاده می افزاید: "این بخش از نادرترین سرویس های فرهنگی در جهان بود که زیر یک مدیریت درستکار کار می کرد. این ها نتیجه سرپرستی خانم لیلی امیرارجمند و حضور صادق و شرافتمندانه او در کانون بود. در جهان غرقه در بروکراسی در کانون، همه با هم دوست بودند. همه کارها بدون کاغذ بازی و به صورت شفاهی و دوستانه پیش می رفت. کار ما کار دل بود. کاش می توانست سرمشق ادارات دیگر باشد."
از منفردزاده در مورد پروژه آهنگسازی یا آهنگ گزینی برای همراهی با شعر شاعران ایرانی می پرسم. او نیز ابتدا از احمد رضا احمدی می گوید که مبتکر و طراح این پروژه بود: "بیشتر کارها از انتخاب تا اجرا با او بوده است."
اسفندیار منفردزاده تنها برای همراهی با شعر احمد شاملو موسیقی نوشت که یکی از بهترین ها از کار درآمده است.
دیگر شاعران نام آوری که صدایشان در این مجموعه به ثبت و ضبط رسیده عبارتند از: نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج، نادر نادرپور، فروغ فرخزاد، یدالله رویائی، نصرت رحمانی.البته موسیقی سنتی نیز در این مجموعه برای خود جائی داشت. به ویژه صدای محمدرضا شجریان با قدرت از کار درآمده است.
به گفته اسفندیار چهار کارگاه وابسته به کانون، بازدهی بسیار خوبی داشتند:
کارگاه نقاشی با هدایت پرویز کلانتری، کارگاه تئاتر زیر نظر اردوان مفید، کارگاه شعر با سرپرستی احمد رضا احمدی و کارگاه موسیقی با مدیریت شیدا قراچه داغی.
به گفته منفردزاده نتایج کار این کارگاه ها در سال های بعد مورد توجه و استفاده جوانان هنردوست قرار گرفت.
او در مورد سرنوشت کانون می گوید: "از وضعیت بعد از آن خبری ندارم ولی به طور کلی معتقدم همیشه سلیقه حکومت ها به خصوص حکومت های ایدئولوژیک همه چیز را متناسب با هدف های خود تغییر می دهند. آنها حتی به جعل تاریخ، متن و فرهنگ دست می زنند. وقتی آزادی سیاسی و فرهنگی در کار نباشد حکومت های استبدادی حافظه تاریخی مردم را دستکاری می کنند. باید با گفتن و نوشتن با این دستکاری ها مقابله کرد."
صدای شاعران
ناصر زراعتی، نویسنده و منتقد فیلم، نیز یکی از کوشندگان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و مدت ۹ سال با این نهاد همکاری کرد. زراعتی که مراحل مختلفی را در کانون از مربی گری تا دستیار کارگردانی فیلم گذراند، به ویژه از گنجینه ای یاد می کند که به همت احمد رضا احمدی با عنوان صدای شاعر، با موسیقی درآمیخته بود. در این مجموعه هم شاعران کلاسیک و هم شاعران نوآور جای داشتند.
"صدای شاعران با موسیقی همراه آهنگسازان پیشرو مثل اسفندیار منفردزاده، فریدون شهبازیان و فرهاد فخرالدینی در می آمیخت. کانون، صدای شاعران را به صورت کاست انتشار می داد."
به گفته زراعتی فعالیت کانون نه تنها در زمینه موسیقی که تقریبا در همه زمینه های فرهنگی چشمگیر بود: "برجسته ترین آنها کار انیمیشن بود. بسیاری از نقاشان و طراحان مثل زرین کلک، علی اکبر صادقی، مرتضی ممیز و...به کار در این زمینه علاقمند شدند. در جشنواره سالانه ای نیز که در تهران بر پا می شد، شرکت می کردند. کانون نشریه ای نیز برای خود تهیه دیده بود با نام "خط و ربط" به مدیریت پرویز کلانتری و سردبیری من که آئینه ای بود برای بازتاب فعالیت های کانون.»
7 سپتامبر 2015 - 16 شهریور 1394
امسال برابر است با پنجاهمین سالگرد تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. به همین مناسبت، بیبیسی فارسی طی ماه های گذشته و آینده با انتشار مجموعه گفتگوها، یادداشت ها و جستارهایی، به شیوه شکل گیری، فعالیت های موثر و محصولات ماندگار این نهاد فرهنگی پرداخته و خواهد پرداخت.
دو دهه چهل و پنجاه از قرن خورشیدی جاری شکوفاترین سال های فرهنگی و هنری ایران را در خود دارد. یکی از نهادهای همه فن حریف آن سال ها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود که هنوز هست ولی دیگر، آنی نیست که زمانی بود. این سازمان یکی از پویاترین سازمان های فرهنگی ایران به شمار می رفت. کانون، تفاوت های صوری و ماهوی چشمگیری با سازمان های فرهنگی دیگر داشت.
پدیده های فرهنگی را به میان جوانان و کودکانی می برد که فرهنگ سازان آینده بودند و نیز آیینه ای بود که هدف، استراتژی و شیوه های عملی نوآورانه را بازتاب می داد. کتاب ها با هر محتوائی به زبان جوانپسند ساخته می شد. سوژه ها زبان و بیانی همه فهم و در عین حال امروزی داشتند. شعر نو که از آن در مدارس کم تر مورد استقبال قرار می گرفت پایگاهی برای گسترش خود پیدا کرده بود. برای بسیاری از مجموعه های شعر نو موسیقی متن فراهم می شد. برنامه های رسیتال و کنسرت های کوچک برگزار می گردید. به نوازنده ها و خوانندگان برتر جوایزی داده می شد.
"اُرف" در ایران
شیدا قراچه داغی مسئول موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در پیش از انقلاب ایران است. او روش تدریس جهانی کارل ارف را در کانون، و در ابعاد بزرگتر در ایران، رواج داد.
خانم قراچه داغی می گوید هنگامی که مسئول موسیقی کانون شد، نخستین فکرش پیاده کردن روش آموزشی کارل ارف در ایران بود. در آن زمان نه تنها شیوه تدریس مطرح نبود که شاگردان از داشتن سازهای معمولی هم محروم بودند. ولی در کوتاه مدت همه سازهای لازم و حتی کتاب های ارف در کانون رواج پیدا کرد.
نکته دیگری که خانم قراچه داغی به عنوان کار اصولی بیان می کند ارتباط با متن های بسیار پیش پا افتاده و مبتذل دارد. "حرف هایی بی معنی که هیچ تاثیری در کودکان و نوجوانان نمی گذاشت. متن این آهنگ ها باید عوض می شد و برای این کار شاعران نوسرا قابلیت فراوان داشتند."
خانم قراچه داغی به ویژه از احمد رضا احمدی یاد می کند که نخستین یا بهترین متن های کودکانه ولی سالم را که حرفی برای گفتن داشتند برای پیوند با موسیقی سرودند که بعضی از آن ها به ترانه های کودکانه ماندگار تبدیل شده اند.
غیر از احمد رضا احمدی از آثار احمد شاملو و نیما یوشیج نیز استفاده می شد و این کار علاوه بر تنوع بخشیدن به موسیقی نوجوانان، آنان را با شیوه نو سرائی در شعر ایران آشنا می ساخت.
کار دیگر کانون در این زمینه خلق موسیقی برای اشعار کلاسیک ایران و جهان بود. مولوی، سعدی، حافظ و... در ضبط های کانون با موسیقی نو در می آمیخت و ارزش خود را افزون می ساخت.
از خانم قراچه داغی از وضعیت کار کانون پس از انقلاب می پرسم، می گوید: "خبری از نزدیک ندارم چون در ایران نیستم. به هر حال در و پیکر آن بر جا مانده است ولی نتیجه کارش با وضعیتی که موسیقی در ایران امروز دارد، فکر نمی کنم جالب توجه باشد."
نوجوانان جوان شده
سرپرستی بخش موسیقی کانون مدتی نیز بر عهده اسفندیار منفردزاده، آهنگساز و موسیقی پرداز فیلم، بود. او در حاشیه کار اصلی خود شیوه های موسیقی نویسی برای فیلم را در کتابخانه های کانون تدریس می کرد. آقای منفردزاده تدریس موسیقی فیلم در واحد های کانون را به شدت سازنده توصیف می کند و می گوید:
"بسیاری از هنرمندان فعال در سینمای امروز ایران، نوجوانان جوان شده پس از انقلاب هستند. بیشتر آن ها خوش فکر و خوش کار از آب درآمده اند."
منفردزاده می افزاید: "این بخش از نادرترین سرویس های فرهنگی در جهان بود که زیر یک مدیریت درستکار کار می کرد. این ها نتیجه سرپرستی خانم لیلی امیرارجمند و حضور صادق و شرافتمندانه او در کانون بود. در جهان غرقه در بروکراسی در کانون، همه با هم دوست بودند. همه کارها بدون کاغذ بازی و به صورت شفاهی و دوستانه پیش می رفت. کار ما کار دل بود. کاش می توانست سرمشق ادارات دیگر باشد."
از منفردزاده در مورد پروژه آهنگسازی یا آهنگ گزینی برای همراهی با شعر شاعران ایرانی می پرسم. او نیز ابتدا از احمد رضا احمدی می گوید که مبتکر و طراح این پروژه بود: "بیشتر کارها از انتخاب تا اجرا با او بوده است."
اسفندیار منفردزاده تنها برای همراهی با شعر احمد شاملو موسیقی نوشت که یکی از بهترین ها از کار درآمده است.
دیگر شاعران نام آوری که صدایشان در این مجموعه به ثبت و ضبط رسیده عبارتند از: نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج، نادر نادرپور، فروغ فرخزاد، یدالله رویائی، نصرت رحمانی.البته موسیقی سنتی نیز در این مجموعه برای خود جائی داشت. به ویژه صدای محمدرضا شجریان با قدرت از کار درآمده است.
به گفته اسفندیار چهار کارگاه وابسته به کانون، بازدهی بسیار خوبی داشتند:
کارگاه نقاشی با هدایت پرویز کلانتری، کارگاه تئاتر زیر نظر اردوان مفید، کارگاه شعر با سرپرستی احمد رضا احمدی و کارگاه موسیقی با مدیریت شیدا قراچه داغی.
به گفته منفردزاده نتایج کار این کارگاه ها در سال های بعد مورد توجه و استفاده جوانان هنردوست قرار گرفت.
او در مورد سرنوشت کانون می گوید: "از وضعیت بعد از آن خبری ندارم ولی به طور کلی معتقدم همیشه سلیقه حکومت ها به خصوص حکومت های ایدئولوژیک همه چیز را متناسب با هدف های خود تغییر می دهند. آنها حتی به جعل تاریخ، متن و فرهنگ دست می زنند. وقتی آزادی سیاسی و فرهنگی در کار نباشد حکومت های استبدادی حافظه تاریخی مردم را دستکاری می کنند. باید با گفتن و نوشتن با این دستکاری ها مقابله کرد."
صدای شاعران
ناصر زراعتی، نویسنده و منتقد فیلم، نیز یکی از کوشندگان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و مدت ۹ سال با این نهاد همکاری کرد. زراعتی که مراحل مختلفی را در کانون از مربی گری تا دستیار کارگردانی فیلم گذراند، به ویژه از گنجینه ای یاد می کند که به همت احمد رضا احمدی با عنوان صدای شاعر، با موسیقی درآمیخته بود. در این مجموعه هم شاعران کلاسیک و هم شاعران نوآور جای داشتند.
"صدای شاعران با موسیقی همراه آهنگسازان پیشرو مثل اسفندیار منفردزاده، فریدون شهبازیان و فرهاد فخرالدینی در می آمیخت. کانون، صدای شاعران را به صورت کاست انتشار می داد."
به گفته زراعتی فعالیت کانون نه تنها در زمینه موسیقی که تقریبا در همه زمینه های فرهنگی چشمگیر بود: "برجسته ترین آنها کار انیمیشن بود. بسیاری از نقاشان و طراحان مثل زرین کلک، علی اکبر صادقی، مرتضی ممیز و...به کار در این زمینه علاقمند شدند. در جشنواره سالانه ای نیز که در تهران بر پا می شد، شرکت می کردند. کانون نشریه ای نیز برای خود تهیه دیده بود با نام "خط و ربط" به مدیریت پرویز کلانتری و سردبیری من که آئینه ای بود برای بازتاب فعالیت های کانون.»
مطلب مرتبط:
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ( زیباترین
فراز دوران پهلوی )؛ فرح پهلوی
http://iranscope.blogspot.com/2015/09/blog-post_20.html
http://iranscope.blogspot.com/2015/09/blog-post_20.html
----------------------