یکشنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۸۹

چهارشنبه سوری تاريخی: مرده باد استبداد؛ زنده باد آزادی

چهارشنبه سوری تاريخی: مرده باد استبداد؛ زنده باد آزادی
سام قندچی

يک روز به چهارشنبه سوری باقی است و سال 1390 نيز تا يک هفته ديگر آغاز می شود. جنبش نوين جوانان ايران که در روز 25 بهمن 1389 آغاز شد و در پی آن برنامه سه شنبه های اعتراضی را اعلام کرد می رود که روز بزرگی را در اين سه شنبه آخر سال -- چهارشنبه سوری -- برپا کند. گفته می شود خارج کشور از همه امکانات ماهواره ای برای زيرنظر گرفتن خيابانهای تهران و ساير شهرهای ايران و پخش مستقيم آن از طريق اينترنت و تلويزيونهای ماهواره ای در سراسر دنيا استفاده خواهد کرد تا هرگونه اقدام نيروهای انتظامی ايران در سرکوب جوانان ايران در اين روز در معرض ديد افکار عمومی جهان قرار گيرد و به اينطريق عمل هرکسی که جنايت عليه بشريت را با حمله به معترضان در خيابانهای ايران مرتکب شود، ثبت و تصاوير به سازمان ملل، دادگاه لاهه، و همه نهادهای رسيدگی به جنايت عليه بشريت تسليم شود. ديگر زمان محمد علی شاه نيست که مستبدان بتوانند همانگونه که اجداد جوانان ايران را قتل عام ميکردند، در خيابانها چنين کنند و جهان بدون اطلاع بماند يا که کاری نکند. خير به رغم اقدام دولت ايران برای فيلتر کردن اينترنت و ايجاد اختلال در امواج ماهواره ای در ايران، دنيا ديگر جهان 100 سال پيش نيست و در اقصی نقاط کره ارض اينترنت آزاد و ماهواره های بدون پارازيت 24 ساعته هفت روز هفته مشغول به کار هستند.

رژيم جمهوری اسلامی ايران به چه حقی ميرحسين موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد، و فاطمه کروبی را در حصر خانگی قرار داده است. اگر آنها برای همبستگی با مردم تونس و مصر اعلام راه پيمايی 25 بهمن را کردند، و اگر اين کار جرم است، پس قوه قضاييه بايد همه سران رژيم را که مدعی حمايت از انقلاب های کشورهای عربی هستند، روانه زندان کند. اين چه کشوری است که زمانی به دليل مخالفت آيـت الله منتظری با استبداد آيـت الله خمينی و کشتار زندانيان در 1367، آقای منتظری را به حصر خانگی نشاندند -- يعنی کسی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران را تدوين کرده بود تا آخرين روز عمر خود رنگی از آزادی در اين کشور بعد از انقلاب نديد -- و هنوز مسؤلين آن عمل شنيع به خود اجازه می دهند برای بقيه خاورميانه، رژيم حاکم در ايران را، بمثابه سمبل آزادی معرفی کنند. اين چه کشوری است که ديگر محمد علی شاه های امروز آن حتی نيازی احساس نميکنند که مجلس را بتوپ ببندند چرا که خود رييس مجلس کشور، علی لاريجانی، با قباحت تمام به همراه حدود 200 نفر از به اصطلاح "نمايندگان مردم" شعار موسوی و کروبی اعدام بايد گردند را در صحن مجلس به راه انداخت. اين مجلس مايه شرم و خجالت است و جودش توهينی است به نام مجلس -- وقتی که خود نمايندگانش نه تنها حاميان استبداد بلکه سردمداران نقض حقوق بشر هستند و بايد خود در دادگاه لاهه به جرم دامن زدن به جنايت عليه بشريت محاکمه شوند. آقايان موسوی و کروبی چه کرده اند جز مخالفت با استبداد. چه کرده اند جز بر ملا کردن جناياتی که در کهريزک به وقوع پيوست و عاملانش امروز صاحب منصبان کشورند. زهرا رهنورد چه کرده است جز آنکه از خود انسانيت نشان داده است و به ديدن خانواده های داغدار ندا آقاسلطان و سهراب اعرابی و ديگران رفته است و همدردی از خود ابراز کرده است. خانم رهنورد چه کرده است جز آنکه به ديدن خانواده زندانيانی نظير مهندس حشمت الله طبرزدی رفته است و آنقدر معرفت از خود نشان داده است که همسر و مادر آقای طبرزدی را در غم دوری عزيز خود اقلاً با ديداری، تسلی بخشيده است. خانم فاطمه کروبی چه کرده است جز آنکه اعلام کرده است کسانيکه بايد وظيفه محافظت از آقای کروبی را داشته باشند بيرون شده اند تا وی و خانواده اش راحت تر هدف حمله افراد به اصطلاح ناشناس، که همه ميدانند کيستند، قرار گيرند.

جمهوری اسلامی در دو سال گذشته رکورد پايمال کردن حقوق مردم ايران را به اوج خود رساند و به کهريزک و جنايات پشت پرده بسنده نکرد و فرزاد کمانگر را که يک معلم و از مخالفين هرگونه اعمال تروريستی بود و جز آموزش کودکان کرد در کامياران کار ديگری نکرده بود، به بالای چوبه دار برد، تا که بلکه به حرکات مسلحانه در کردستان دامن زند تا که جنايات خود را بيشتر توجيه کند. اما مبارزان کردستان در ايران فريب اين خدعه رژيم را نخوردند و با بردباری اين جنايات رژيم را تحمل کردند و از مبارزات مسالمت جويانه جنش سبز حمايت کردند. رهبران فرهيخته کرد نظير عبدالله مهتدی يک لحظه از حمايت جنبش سبز باز نايستادند و رسماً اعلام کردند که برنامه جديد کومله آن حرف هايی نيست که رژيم درباره آنها پخش می کند، بلکه ساختن ايرانی مدرن نظير کره جنوبی هدف آنها ست. در نتيجه ديگر دروغ های عوامل رژيم در مورد خواستهای واقعی کردها و ديگر گروه های اتنيک ناشناخته در نقاط مرکزی ايران، کارايی خود را از دست داده است، و خواستهای اين دسته از هم ميهنان و ظلمی که بر آن ها رفته است، برای مردم ايران در نقاط مختلف کشور روشن تر و روشن تر می شود و دروغ پردازی های رژيم و تلاش برای ساختن يک هيولا از کسانيکه جز آرزوی کشوری مدرن با رعايت حقوق بشر را ندارند، آشکارتر و آشکارتر می شود.

چهارشنبه سوری امسال با همه سالهای پيش فرق دارد و جوانان ايران با خواستهای مشخص خود به پيش ميايند. جوانان ايران ميخواهند نظير جوانان در همه کشورهای جهان آزاد باشند، رشد کنند، راحت بتوانند از اينترنت استفاده کنند، تلويزيون ماهواره ببينند، هرگونه که دوست دارند لباس بپوشند و دولتی داشته باشند که از حقوق انسانی آنها حمايت کند نه دولتی که بخواهد تصميم بگيرد آنها چه لباسی بپوشند يا چه غذايی بخورند يا چه نوشابه ای بنوشند. به دولت چه ارتباطی دارد که در زندگی خصوصی آنها دخالت کند. اگر ميخواهند همجنسگرا باشند يا دگر جنس گرا به دولت چه مربوط است که تصميم بگيرد چگونه عاشق می شوند يا زندگی خصوصی شان چه باشد. اينکه زنان با حجاب هستند يا بی حجاب چه ربطی به دولت دارد. بله دولت و مذهب بايد از هم جدا شوند. به آيت الله ناصر مکارم شيرازی چه ربطی دارد که فتوا دهد چهارشنبه سوری خرافات است. آقای مکارم شيرازی در فتوای خود نگران است که يک جوان در چهارشنبه سوری توسط ماده محترقه کشته شود و آنرا خودکشی مينامد. چرا اين جناب آيـت الله عليه قمه زنی که قرن هاست خودکشی اسلامی است فتوا صادر نميکند و در اين زمينه حتی از آيت الله خامنه ای نيز عقب تر است که اقلاً سالها پيش عليه قمه زنی فتوا داد. خير امثال آيت الله ناصر مکارم شيرازی در اين زمان که مردم ايران لبه تيز مخالفت خود را آيت الله خامنه ای ها، احمدی نژاد ها و لاريجانی ها قرار داده اند، سمبل مخالفين نيست. هر آنکس در درون رژيم اسلامی که بطور روشن و آشکار عليه حصر موسوی و کروبی اعلام موضع نکند هيچ اعتباری برای مردم ايران ندارد و بهتر است که فتواهايش را برای سران رژيم بفرستد چه اگر کسی قرار است مقلد امثال آيت الله مکارم شيرازی باقی بماند، در همان دستگاه هيئت حاکمه است، و نه در صف مخالفين.

در چهارشنبه سوری امسال هرگونه اقدام نيروهای انتظامی در همه شهرهای ايران از طريق دوربين های ماهواره ای پخش و ضبط خواهند شد و هر بلايی بر سر جوانان ايران آورده شود فکر نکنند در پشت درهای کمپ های آشويتز و کوره های آدم سوزی مخفی خواهد ماند. ديگر قبل از آنکه کهريزک ديگری برپا کنند همه اين اطلاعات رويدادهای خيابانی چهارشنبه سوری به سازمان ملل و دادگاه لاهه تسليم می شوند. يک چهارشنبه سوری تاريخی در پيش است.

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

سام قندچی، ناشر و سردبیر
ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بيست و سوم اسفندماه 1389
March 14 , 2011