پنجشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۸

مسأله رفسنجانی در نماز جمعه بيعت با خامنه ای است

مسأله رفسنجانی در نماز جمعه بيعت با خامنه ای است
سام قندچی

فردا حجت الاسلام رفسنجانی قرار است نماز جمعه تهران را برگزار کند. جالب است که ايشان در همان نماز جمعه اي حضور مييابد که آيت الله خامنه اي و آيت الله جنتي پيش نمازي آن را در هفته های اخير به عهده داشته اند اما ديگر براي خود او هم واضح است که در جمهوري اسلامي آيت الله خامنه اي به معني واقعي کلمه خود را امام شيعيان ميشناسد و ديگر نه تنها خود را ملائي که با کمک آقاي رفسنجاني در تفسير وصيتنامه آيـت الله خميني به ولايت رسيد، نميشناسد، بلکه ولايت را نيز برابر آنچه درک نقشي نظير مالک اشتر در صدر اسلام بود نشناخته و به معني واقعي کلمه خود را امام شيعيان ميداند که قادر است از اطرافيانش بيعت براي وارث خود را بخواهد و نظير ائمه شيعه قبل از غيبت کبري، وارث را از ميان پسران خود ميخواهد انتخاب کند.

بنظر من اين معضل را سالهاست که نه تنها آقای رفسنجاني ميداند و رهبران اصلاح طلبان اسلامی نظير حجت الاسلام محمد خاتمي از آن آگاه هستند بلکه کسانيکه خود را روشنفکران نوانديش مذهبي ميخوانند نظير آقاي اکبر گنجي نيز از اين موضوع مطلع بوده اند هرچند آقاي گنجي نقد خود را از آيت الله خامنه ای تحت عنوان مدرن حکومت سلطانی مطرح ميسازد. روشنفکران مذهبي شيعه نظير آقاي گنجي يا سروش به خوبي ميدانند که امامت موروثي در ديدگاه شيعه ريشه دارد و در واقع شيعه اثني عشري بيش از شيعه چهار امامي يا پنج امامي و غيره به توارث متعهد ماند و تا دوازده امام موروثي را پذيرفت.

بعد ها نيز حتي يک شاخه تشيع در ايران يعني شيخيه در عصر قاجار به امامت موروثي بازگشت و البته بخش مهمي از پيروان آن هم بعد ها به جنبش باب و بعد از آنهم به بهائيت پيوستند هر چند خود مذهب شيخيه هنوز در شهر کرمان در ايران به شکل اوليه خود نيز موجود است. اما جالب است که هميشه بين طرفداران امامت موروثي و طرفداران مهدويت نزديکي بوده است. اگر شيخيه و جنبش بابيه و بهائي به هم نزديک بودند، امروز هم طريق موروثي مورد نظر آيت الله خامنه اي با جريان مهدويت مصباح يزدي بسيار نزديک است. در گذشته درباره مهدويت آيـت الله مصباح يزدي توضيح داده ام که حتي در انديشه جهانی ساختن ولايت فقيه است و ديگر اينجا آن موضوع را تکرار نميکنم (1).

واقعيت موضوع انتخابات اخير نيز به احمدي نژاد محدود نبود. همانطور که در تحليل از سخنراني آيت الله خامنه اي بعد از انتخابات 22 خرداد اشاره کردم وحشت آقاي خامنه اي از ابتکار عمل سکولارها در کمپ موسوي بود (2).

چرا که اگر سکولارها آنقدر بتوانند در رابطه با رئيس جمهور آينده نقش داشته باشند روزي که مسأله بيعت با جانشيني پسر آقاي خامنه اي با استناد به فقه تشيع مطرح شود چه بسا که بسياري از طرفدران حکومت مذهبي که علاقه اي به چنان روندي ندارند و خواستار انتخابي شدن بيشتر دولت و دموکراسي باشند نيز طرف سکولارها را بگيرند و از قيد امتزاج دولت و مذهب بگذرند.

انديشه حکومت موروثي ائمه در شيعه آنقدر قوي است که حتي تشيع خود را از تسنن بر مبناي امامت علي و فرزندانش تعريف ميکند. به عبارت ديگر وقتي بالاخره خود روحانيون شيعه در حکومت هستند و يکی از آنها هم نام امام بر خود گذاشته است، چنين حرکتي از سوی آقاي خامنه اي زياد عجيب نيست. ممکن است سؤال شود جرا آيت الله خميني چنين نکرد. شايد همين شخص آيت الله رفسنجاني دليل عمده اي بود که پسر آيت الله خميني نتوانست به چنان مرتبتي برسد چرا که آقاي رفسنجاني گرداننده صحنه در زمان جنگ بود و ترجيح ميداد کسي که گوش بفرمان وي است عهده دار چنان مقامي باشد و سيد احمد خميني چنان کسي نبود و به تشخيص حجت الاسلام رفسنجاني آيت الله خامنه اي چنين فردي بود و اينگونه کارها جلو رفت.

جالب است که آقاي احمدي نژاد چند ماه پيش خاندان خميني و بيت امام را مورد حمله قرار داد و آقاي رفسنجاني با اين موضوع مخالفت کرد چون ديگر آن خاندان را نظير آخرين روزهاي زندگي خميني رقيب طرح خود که امروز بيشتر ايجاد شواري رهبری است نميبيند. البته آقاي احمدي نژاد هم در زمان مناظره هاي تلويزيوني گام بعدي را هم برداشت و رفسنجاني و خاندانش را مورد حمله قرار داد و بدينوسيله با کاهش نفوذ وي به رقيب خود موسوي ضربه زد و به آيت الله خامنه اي نيز دراين زمينه بيعت ياري رساند.

يادآوري کنم که در شکايت نامه آقاي رفسنجاني به آيت الله خامنه اي در اعتراض به سخنان احمدي نژاد پيش از انتخابات آقاي رفسنجاني همين موضوع به ولايت رسيدن آقاي خامنه اي را مطرح ميکند. اما ديگر امروز که امامت آقاي خامنه اي سالهاست که برقرار شده است بحث تاريخ دردي را دوا نميکند و سؤال ساختارهاي قدرت است. آقاي رفسنجاني در اين سالها شورای مصلحت را بوجود آورد تا وقتي به مجلس شوراي اسلامي انتخاب نشد خود را بر فراز هر سه قوه قرار دهد. آخرين کار وي هم انتخاب شدن به رياست مجلس خبرگان بود وقتي مصباح يزدي که مهدويتش در اتحاد با امامت موروثي خامنه اي عمل ميکند، کنار زده شد. اما اگر ولايت موروثي طرح شده و بيعت خواسته شود، ديگر مجلس خبرگان هم نظير سنت عمر باطل ميشود يا فقط مهر تأييد زده و با امام بيعت خواهد کرد. در نتيجه همه چيز امروز به بيعت با امام خامنه ای مرتبط است.

آيا اين به معني پايان جمهوريت است؟ در واقع در ايران 30 سال گذشته جمهوريت معنايش بيش از انتخاب مقامي معادل نخست وزير در سيستم هاي پادشاهي مشروطه نبوده است و به آن معني دليلي ندارد که رژيم امامت موروثي خامنه اي آن را ملغي کند. درست است که در اين انتخابات آقاي خامنه اي مستقيم وارد عمل شد و عليه يک کانديدا يعني ميرحسين موسوي عمل کرد که دليلش حمايت سکولارها از موسوی، نزديکي موسوي با رفسنجاني، و بالاخره مهمتر از همه اين موضوع بود که در زمان طرح بيعت براي جانشيني ترجيح داد ريسک نکند و در انتخابات نخست وزيرش احمدي نژاد دخالت مستقيم کرد. اما بنظر من بعد از پايان بيعت گرفتن از اليت قدرت در ايران، براي وارث ولايت فقيه، نام و شکل دولت تغيير چنداني نکند البته اگر جمهوري اسلامي برجا بماند.

يعني اين ها همه آنچيزهائي است که در بالای قدرت در ايران صورت ميگيرد ولي در پائين مردم حتي همين انتخاب هاي محدود رئيس جمهور و ولي فقيه يا شوراي رهبري روحانيت منتخب مجلس خبرگان را نيز نميخواهند و خواهان انتخابي بودن کامل دولت هستند. در واقع نماز جمعه که بخاطر سياسي کردن مذهب شروع شد فردا شرکت کنندگاني خواهد داشت که خواهان پايان سياسي کردن مذهب هستند و ميخواهند که ديگر نماز جمعه در دانشگاه ها برقرار نشود و دانشگاه بعنوان مرکزي سکولار براي کسب و اشاعه علم بکار رود و هر کس که ميخواهد نماز جمعه بخواند ديگر بجاي دانشگاه تهران به مسجد محلش برود.

در واقع در نماز جمعه فردا سه صدا وجود دارد، يکي صداي آقاي خامنه اي ايست که خواهان بيعت اليت رژيم با خود و فرزندانش است و يکي صداي آنهائي که به حکومت شيعه معتقدند ولي آن را به سبک امامت نميپسندند و آقاي خامنه اي و خاندانش را جزء معصومين نميدانند و گروه سومي که فکر ميکنند ديگر وقتش است که بحث هاي مذهبي را از دولت جدا کرد و دولت را به شيوه دموکراسي واقعي اداره کرد که راهش جدائي دولت و مذهب و سکولاريسم است و بس (3).


به اميد جمهوري آينده نگر فدرال، دموکراتيک، و سکولار در ايران،

سام قندچي، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://www.iranscope.com
25 تير 1388
July 16, 2009


پانويس ها:

1. http://tinyurl.com/lazrsp

2. http://tinyurl.com/l9ol7n

3. http://tinyurl.com/lnbqhc