پنجشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۹۱

نقطه انفصالی نزدیک است

نقطه انفصالی نزدیک است!
سام قندچی
فراديد
http://ir.voanews.com/content/blog/1405295.html



«ری کورزويل» در شاهکار نظری خود با عنوان نقطه انفصالی نزديک است پيش بينی می کند که بشريت در سال 2045 از يک نقطه انفصالی عبور خواهد کرد. (1)

بر اساس تحقيقات کورزويل کامپيوترها در سال2027 با سرعت  10 به توان 19 سی پی اِس - محاسبه در ثانيه - از سرعت مغز انسان جلو می زنند و اضافه می کند که تا سال 2045 انسان هايی که با هوش مصنوعی ادغام نشده باشند قادر به رقابت نخواهند بود. همچنين نشان می دهد که پيشرفت بشريت در قرن بيست و يکم معادل ٢۰۰۰۰ سال خواهد بود. يعنی در عرض ۱۰۰ سال در قرن کنونی که ما در آن به سر ميبريم، معادل 10 برابر همه تحول دوهزار سال تاريخ گذشته، دنيا بجلو خواهد رفت. به عبارت ديگر اگر برای درشکه و ايجاد راه هاي مال رو چندين قرن طول کشيد تا در اقصی نقاط دنيا گسترش يابند، و برای توسعه اتومبيل و ايجاد جاده ها در دنيا صد سال هم زياد بود، براي کامپيوتر و همه جاگير شدن اينترنت يک دهه کافی بوده است تا همه کره زمين را به هم وصل کند. (2)

برای ما که در پيش از نقطه انفصالی زندگی می کنيم به تصور آوردن زندگی پس از آن، دشوار است. اما بشريت يکبار ميليونها سال پيش، از نقطه انفصالی ديگری عبور کرده است، زمانی که ما دنيای ميمون ها را پشت سر گذاشتيم. آنچه مشخصاً بشريت را از ميمونهايی که از نقطه انفصالی عبور نکردند تفکيک کرد، ابزارسازی بود، که نه تنها دنيای بيرونی ما را تغيير داد بلکه در تکامل زبان و دانش بشری نقش عمده ايفا کرد.

در فراسوی نقطه انفصالی پيش رو دستکم دو راه برای تکامل بشريت قابل تصور است:
 اول راهی است که در همه تمدنهای بشری از آن بعنوان «کار» ياد می شود. اين نقشی است که می تواند از طريق ابزارهای غيربيولوژيک بهتر انجام شود. از همين حالا محصولاتی نظير سيستم های پردازش تصوير، کارهای مربوط به حواس ما را شبيه سازی می کنند. و سيستمهای خبره، کار مرتبط با دانش و تخصص را توسط ابزار هوشمند ممکن ساخته اند و دستگاه های ترجمه، انتقال مطالب از يک زبان به زبان ديگر را بدون دخالت مترجم، سريع تر می کنند. ما می توانيم به نقطه ای برسيم که محتويات مغز خود را بر دستگاه های هوش مصنوعی دانلد کنيم. (3)

دومين راهی که پيش روی ما قرار دارد تغيير ژن و ساختارهای بيولوژيک بدن انسان است تا حد استفاده از ننوبات، آنگونه که کورزويل مطرح می کند، نه تنها برای چيرگی بر امراض بلکه همچنين برای مقاوم کردن ما در برابر تشعشات يا حتی برای توان زندگی کردن بدون مصرف اکسيژن. (3)

چرا لازم است راه موجوديت بيولوژيک از نوعی متفاوت را در کنار راه ابزار هوشمند غيربيولوژيک، دنبال کرد؟ موجودات بيولوژيک بسيار بيش از ابزار هوشمند غيربيولوژيک در عرصه خودآموزی از دنيای بيرونی توانمند هستند. اگر بخواهيم از واژه پردازی کانت استفاده کنيم اولی در گزاره های *ترکيبی* بهتر عمل می کند در صورتيکه دومی در گزاره های *تحليلی* قادرتر است. اين واقعيت حتی وقتی کامپيوترها از سرعت محاسبه در ثانيه بشر، رد شوند هم صادق خواهد بود. به عبارت ديگر حتی در حال حاضر، موجودات بيولوژيک که سرعت محاسباتی کمتری نسبت به همتايان غيربيولوژيک خود دارند، در انجام کارهای دسته اول قابليت بيشتری دارند.

در نتيجه بنظر می رسد که هردو راه تکامل بشريت در جهان فراسوی نقطه انفصالی مهم خواهند بود و ما نبايد از يکی در مقابل ديگری صرف نظر کنيم.

پانويس:

1. نقطه انفصالی نزديک است
 http://singularity.com  

2. نقطه انفصالی و ما
 http://www.ghandchi.com/423-Singularity.htm

3. ابزار هوشمند شالوده تمدنی نوين
 http://www.ghandchi.com/353-IntelligentTools.htm

4. نوع متفاوت بشر مورد نياز است
http://www.ghandchi.com/653-HumanVariant.htm
  

iran#