رفسنجانی
و مشايی: عيب می جمله بگفتی هنرش نيز بگو
سام قندچی
در مطبوعات اپوزيسيون ايران در هفته های اخير که کانديدا شدن اکبر
هاشمی رفسنجانی و اسفنديار رحيم مشايی در انتخابات رياست جمهوری مطرح شده دو
موضوع مورد تأکيد بوده است: اولی اتهامات مربوط به قتل های ميکونوس در مورد اولی و
ديگری اتهامات مربوط به کشتارهای کردستان در سالهای اول انقلاب در ارتباط با دومی.
نه تنها بحث در مورد اين اتهامات که مربوط به رفتار کانديداهای رياست جمهوری با
مخالفان است بلکه همه گونه بحث درباره عملکرد کانديداها در عرصه های مختلفی که
پلاتفرم سياسی آنها را تشکيل می دهد به جا و درست است و نميتوان بر آن خرده گرفت.
اما آنچه مايه شگفتی است اينکه هرگونه بحث در مورد اقدامات مثبت
اين دو کانديدا اينچنين برداشت می شود که گوئی هدف تبرئه اين دو کانديدا در مورد
موارد فوق در پيشگاه مردم است. مگر يکی از مهمترين شخصيت های اصلاحات در تاريخ
معاصر، گورباچف در روسيه، از رؤسای بالای تشکيلات مخوف کاگ ب در دوران شوروی سابق
نبود؛ اما، آيا اين امر باعث شد که گزارشگران سياسی يکطرفه به قاضی بروند و نکات
مثبت برنامه های او از جمله پروستريکا را ناديده بگيرند.
آقای رفسنجانی در همين چند هفته اخير در مورد خطر جنگ با اسراييل
يعنی يکی از مهمترين موضوعات بين المللی که می تواند ايران را به جنگی هزاران بار
دهشتناک تر از جنگ ايران و عراق بکشد برخورد کرده و با موضعی بسيار هوشمندانه اعلام کرد
که "با اسراييل سر جنگ نداريم" اما متأسفانه در سايت های خبری
اپوزيسيون ايران از اين قدم مثبت و شجاعانه وی حمايتی به عمل نيامد و در عوض گروهی
از نمايندگان جنگ طلب در مجلس ايران تلاش کردند اين اقدام آقای رفسنجانی را مورد
تخطئه قرار دهند (1).
آقای رحيم مشايی نيز چند سال پيش به روشنی اعلام کرد که مردم
اسراييل مانند مردم هر کشور ديگری مورد احترام مردم ايران هستند و همان زمان عده ای
از روحانيون قشری به ايشان به دليل ابراز اين نظر حمله ور شدند. دوباره خبرگزاری
های اپوزيسيون ايران در اين بحث درگير نشدند در صورتيکه اعلام خبر متعادل در مورد
سياستمداران به اين معنی است که مواضع مثبت و منفی آنها گزارش و بحث شود. در همه
کشورهای پيشرفته نظرات و عملکردهای سياسی کسانيکه برای مقامات دولتی کانديد می شوند
مورد بررسی قرار می گيرند نه اينکه اگر گزارشگری هر دو جنبه را مطرح کرد خود وی
مورد تمسخر واقع شود.
موضوع خطر جنگ ايران و اسراييل و روابط دو کشور در برهه زمانی حاضر
از اهميت ويژه ای برخوردار است و اين موضوع نه تنها باعث تشديد تحريمها بر ايران
شده است بلکه خطر جنگی خانمانسوز را برای ايران در پيش دارد و شجاعت هر کانديدای
رياست جمهوری برای کاهش تنشها نشان از درک وی از وضعيت خطير ايران دارد و نبايد
اين موضوع را ناديده گرفت. البته شخصا همه اين سالها اميدوار بوده و هستم که ابتکار
در اين زمينه را اپوزيسيون در دست گيرد گرچه متأسفانه هنوز هيچ اقدام جدی مردمی فراسوی جنگ شکل
نگرفته است (2).
به امید
جمهوری آینده نگر
دموکراتیک و
سکولار در ایران،
سام قندچی، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://www.ghandchi.com
http://www.iranscope.com
بيست و سوم ارديبهشت ماه 1392
May 13, 2013
پانويس: