چهارشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۹۲

زياده روی در دفاع از زبان فارسی


زياده روی در دفاع از زبان فارسی
سام قندچی
پس از انقلاب 1357 با روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ايران کاربرد لغات عربی در زبان فارسی از سوی دولت افزايش يافت و اين امر باعث عکس العمل مردم و اپوزيسيون شد که وضعيت تازه را تهديدی برای ادامه حيات زبان فارسی می ديدند و در نتيجه تکيه بر استفاده از لغات اصيل فارسی بويژه در بين مخالفان مرسوم شد. بسياری در اپوزيسيون وقتی دوستانشان را می ديدند ديگر بجای گفتن "سلام" که قبل از انقلاب متداول بود از لغت "درود" استفاده می کردند. اين کار ديگر آنقدر به زياده روی کشيده شد که گويی استفاده از لغات با ريشه عربی در فارسی گناه کبيره است و هر گفتگويی در مورد موضوعات ديگر به بحث در مورد زبانشناسی و لغات عربی منحرف می شد.
اين برخوردها بويژه به توهين های فراوان به هموطنان عرب جنوب ايران انجاميد که در ابتدای جنگ ايران و عراق عده ای آنان را همدست عراق و کشورهای عربی قلمداد می کردند در صورتيکه آنها در تاريخ ايران از ديرباز نگهبانان ايران زمين بودند. در دوران ساسانيان به گفته دوست عزيزم آقای دکتر کاوه فرخ (1) عربهای جنوب که مرزبانی ايران را بر عهده داشتند با لغت "چاکر" خوانده می شدند که متأسفانه در زبان فارسی معنايش امروز دگرگون شده است.
به هر حال زياده روی های سی سال اخير در دفاع از زبان فارسی به جايی رسيده که در بحث های سياسی اپوزيسيون صدها نوشته با اين مضمون که گويی زبان فارسی از زبان های ديگر منطقه برتر است چاپ شده است، از جمله اشاره به اين موضوع که زبان دربار امپراطوری عثمانی زبان فارسی بوده است با اين نتيجه گيری غلط همراه شده که گويی فارسی بر ترکی رجحان دارد. اينگونه بحث های غلط تاريخی و زبانشناسی که برای اهداف سياسی ارائه می شوند هم به شناخت تاريخ لطمه واردمی کند و هم در عرصه سياسی عکس العمل های منفی را در ميان شهروندان مختلف ايران که زبان مادری شان ترکی يا کردی يا عربی و بلوچی است باعث می شود آنهم در کشوری چندزبانی و چند فرهنگی که تعداد زبانها محدود به حتی اين چند زبان نبوده بلکه زبانهای آسوری و ارمنی و بسياری گويش های ديگر از طبری و گيلکی و تالشی و لری و بختياری و خراسانی و ترکمن در آن متداول است.
حرکتی که در برابر تحميل عبارات عربی در ايران بعد از انقلاب شروع شد به توهين به زبان های ديگر انجاميد. البته عباراتی توهين آميز نظير "فارسی شکر است، ترکی هنر است و بقيه اش ..." قدمتش بيشتر است و جوکهايی که در مورد مردم با گويشهای مختلف ايران وجود دارد به بعد از انقلاب محدود نيست؛ اما، اين حرکت دفاع از زبان فارسی در بعد از انقلاب همه اين نقصان های فرهنگی ايران را تشديد کرده است. متأسفانه بسياری هم زود می گويند اين جوکها برای شوخی و خنده است و نمونه مشابه در مورد لهستانی ها در آمريکا را مطرح میکنند ولی فراموش می کنند که اقليتی بسيار قدرتمند و آگاه به حقوق مدنی در آمريکا يعنی سياه پوستان ابدا در اينگونه موارد کوتاه نيامده و نمی آيند و مسأله را شوخی تلقی نميکنند.
زياده روی های دفاع از زبان فارسی به تجزيه طلبی تحت عنوان دفاع از زبان مادری نيز دامن زده است. اگر قرار است در برابر استفاده از اصطلاحات بيشتر عربی مقاومت کنيم اين راهش نيست، تازه آن حرکت اوليه تحميل لغات تازه عربی در فارسی که در سالهای اول انقلاب شروع شد فروکش کرده است و آنقدر مسأله نيست. بهتر است با توجه بيشتر به زبانهای گوناگونی که زبان مادری بخشهای بزرگی از مردم ايران است اين شکاف بوجود آمده را ترميم کنيم و اجازه ندهيم که به دليل تعصبات يا عدم درايت عده ای ناآگاه ضررهای جبران ناپذيری بر ايران وارد شود. تحقيقات تاريخی و زبانشناسی را به ايدئولوژی سياسی تبديل نکنيم وگرنه همان کاری را کرده ايم که عده ای با مذهب اسلام کردند و با تبديل آن به ايدئولوژی سياسی ضرر زيادی هم به اسلام وارد کردند و هم به ايران.

به امید جمهوری آینده نگر  دموکراتیک و سکولار در ایران،

سام قندچی، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بيست و پنجم ارديبهشت ماه
 1392 May 15, 2013

پانويس: